داستان کوتاه
-
داستان کوتاه خیابان جردن
صبح بخیر _ یکی از خوانین بختیاری هر روز که فرزندانش را به مدرسه میفرستاد، خدمتکار خانه به نام ابوالقاسم…
-
داستان کوتاه بادکنک فروش
صبح بخیر _ در یک شهربازی پسرکی سیاه پوست به مرد بادکنک فروشی نگاه می کرد. بادکنک فروش برای جلب…
-
داستان خواندنی «شرط عجیب طلاق»
صبح بخیر _ با یک احساس گناه و عذاب وجدان عمیق، برگه طلاق را آماده کردم که در آن قید…
-
داستان کوتاه ترتیب طبیعی
صبح بخیر _ روزی یک مرد ثروتمند از یک استاد خواست تا جمله ای برایش بنویسد که هم او و…
-
داستان کوتاه مرد کناس
صبح بخیر _ بوعلی سینا مدت زیادی از عمرش را به سیاست و وزارت گذراند و وزارت چند پادشاه را…
-
ماجرای حکایت شاه میبخشد شیخ علی خان نمیبخشد چیست( فیلم)
صبح بخیر _حکایت شاه میبخشه شیخ علی خان نمیبخشه در شرایطی گفته میشود که فرد در رأس امور انجام کارها…
-
داستان حسادت همسایه ها
صبح بخیر حسادت همسایهها داستانی کوتاه با پیامی قدرتمند در انتها است. این داستان دربارهی زوج همسایهای حسود است که…
-
داستان کوتاه ما چقد زود باوریم
صبح بخیر _ دانشجویی که سال آخر دانشگاه را می گذراند به خاطر پروژه ای که انجام داده بود جایزه…
-
داستان کوتاه ظلم پادشاه
صبح بخیر _ انوشیروان در نوجوانی معلمى داشت . روزى معلم ، او را بدون تقصیر بیازرد. انوشیروان کینه او…
-
داستان کوتاه استخاره
صبح بخیر _ مردی تصمیم داشت به سفر تجارت برود خدمت امام صادق(علیه السّلام) که رسید درخواست استخاره ای کرد،…