داستان کوتاه

داستان کوتاه بخشنده تر از حاتم طاعى

بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت: آری

صبح بخیر _ از حاتم طاعى پرسیدند:

بخشنده تر از خود دیده ای؟
گفت: آری
مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛
یکی را شب برایم ذبح کرد،
از طعم جگرش تعریف کردم،

صبح فردا جگر گوسفند دوم
را نیز برایم کباب کرد.
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم.
گفتند: پس تو بخشنده تری!
گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد،
اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا