داستان کوتاه

اصطلاح آب از سرچشمه گل آلود است از کجا آمده است

خلفای اموی جمعاً چهارده نفر بودند که از سال 41 تا 132 هجری در کشور پهناور اسلامی خلافت کرده اند.

صبح بخیر _خلفای اموی جمعاً چهارده نفر بودند که از سال ۴۱ تا ۱۳۲ هجری در کشور پهناور اسلامی خلافت کرده اند. اگر چه در میان این خلفا افراد محیل و مدبری چون معاویه و عبدالملک مروان وجود داشته اند، ولی هیچ یک از آنها در مقام فضیلت و تقوی و بشر دوستی همتای خلیفه هشتم عمربن عبدالعزیز نمی شدند.

این خلیفه تعالیم اسلامی را تمام و کمال اجرا می کرد و دوران کوتاه خلافتش توأم با عدل و داد بوده است. بدون تکلیف و تجمل زندگی می کرد و برای تأمین معاش روزانه بیش از دو درهم در روز از بیت المال برنمی داشت.

نسبت به خاندان رسالت، خاصه حضرت علی بن ابی طالب (ع) قلباً عشق می ورزید و از اینکه آن افصح متکلمان را در میان دو نماز و در کوی و برزن سب و لعن می کردند چون خاری دل و جانش را می خلید و بالاخره با هوشمندی و تدبیری بس عاقلانه که از حوصله این مقال خارج است، سب و لعن امیر مؤمنان را ممنوع داشت و با این پایمردی و فداکاری در زمره اتقیا و نیک مردان عالم درآمد.

روزی همین خلیفه از عربی شامی پرسید: «علاملان من در دیار شما چه می کنند و رفتارشان چگونه است؟». عرب شامی با تبسمی رندانه جواب داد: «چون آب در سرچشمه صاف و زلال باشد در نهرها و جویبارها هم صاف و زلال خواهد بود.». همیشه آب از سرچشمه گل آلود است. عمر بن عبدالعزیز از پاسخ صریح و کوبنده عرب شامی به خود آمد و درسی آموزنده بیاموخت.

بعضی ها این سخن را از حکیم یونانی ارسطو می دانند، آنجا که گفته بود: « پادشاه مانند دریا، و ارکان دولت مثال انهاری هستند که از دریا منشعب می شوند.»، ولی میرخواند آنرا از افلاطون می داند که فرمود: «پادشاه مانند جوی بزرگ بسیار آب است که به جویهای کوچک منشعب می شود. پس اگر آن جوی بزرگ شیرین باشد، آب جویهای کوچک را بدان منوال توان یافت، و اگر تلخ باشد همچنان».

فریدالدین عطار نیشابوری این موضوع را به عارف عالیقدر ابوعلی شقیق بلخی نسبت می دهد که چون قصد کعبه کرد و به بغداد رسید، هارون الرشید او را بخواند و گفت: «مرا پندی ده».

شقیق ضمن مواعظ حکیمانه گفت: «تو چشمه ای و عمال جویها. اگر چشمه روشن بود، تیرگی جویها زیان ندارد، اما اگر چشمه تاریک بود به روشنی جوی امیدی نبود».

در هر صورت این سخن از هر کس و هر کشوری باشد، ابتدا به لسان عرب درآمد و سپس به زبان فارسی منتقل گردید، ولی به مصداق الفضل للمتقدم باید ریشه عبارت مثلی بالا را از گفتار افلاطون دانست که بعدها متأخران آن عبارت را به صور و اشکال مختلفه در آورده اند.

معنی آب از سرچشمه گل آلود است یعنی چه؟

۱- یعنی اگر اصل و بنیاد کاری خراب شد نتایج مثبتی هم به بار نخواهد آورد.

۲- برای اصلاح کردن چیزهای آلوده، ابتدا باید خود کثیفی پاک شود.

۳- اگر فرمانروایی خود را از آلودگی های اخلاقی حفظ کند، زیردستان او کمتر دچار انحرافات اخلاقی می گردند.

۴- وقتی سرچشمه کثیف و گل آلود باشد، تا هرجایی که گذر آب بر آنجا می افتد آن جا نیز گل آلود خواهد شد و هیچ کس نمی تواند همان ناحیه را پاکسازی کند و خیال کند که آب تمیز شده است. آب از منبع اصلی ناپاک است؛ تا وقتی که از همان ابتدا زلال و پاک نشود به هرجا که رود آلودگی را با خودش می برد.

این ضرب المثل را نیز هنگامی به کار می برند که کسی از ابتدا کاری را با نیرنگ و فریب آغاز کرده ( مثلا با دروغ گفتن توانسته در اداره ای برای خودش کار پیدا کند)، هر چه قدر زمان می گذرد انحرافات اخلاقی او آشکار و سبب شده اختلافاتی میان افراد به وجود آید. این مشکلات از بین نخواهد رفت مگر اینکه خود شخص اصلاح شود یا از محل کارش آن را بیرون کنند تا بیشتر از اینها خرابی به بار نیاورد.

۵- اگر هر کاری از همان ابتدا با نیت و هدف درستی انجام شود تا آخر نیز درست پیش می رود. اما اگر از همان ابتدا با نیت شوم و پلیدی انجام گردد در آینده مشکلاتی به بار می آورد که همه آن مشکلات از آن سرچشمه ی نادرست یعنی نیت شوم نشأت می گیرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا