آشنایان بسیار و دوستیهای صمیمی کمعمق؛ چه کسانی این گونه هستند
سیاری از آدمها به تعداد انگشتان دست کسانی را میشناسند که بتوانند واقعا با آنها صمیمی باشند. رفیق یا فرد صمیمی همان فردی است که شما میتوانید عمیقترین افکارتان را با او در میان بگذارید، همان کسی که شما را همانطور که هستید میپذیرد.
صبح بخیر _ تعداد قلیلی دوست صمیمی گزینش شده طبیعی است. اما بعضی از آدمها بیشمار به اصطلاح «رفیق» دارند. در واقعیت، آنها بیشتر آشنایی را دوست دارند زیرا ارتباطات آنها از عمق واقعی بیبهره است. آشنا بودن با تعداد زیادی آدم اصلا بد نیست. این ویژگی گواهی است بر این که فرد مهارتهای اجتماعی قوی دارد. اما در بعضی شرایط برخوداری از آشناییهای فراوان میتواند یک پرچم قرمز هشداردهنده باشد که اطلاعاتی درباره آن فرد میدهد.
بنابراین آدمهایی که اغلب آشناییهای فراوان و دوستان صمیمی اندک دارند، ویژگیهای بارزی دارند که در این مقاله با شما مرور میکنیم:
۱.خوشمشرباند
این افراد عموما در موقعیتهای اجتماعی احساس راحتی میکنند. داشتن آشناییهای گسترده معنایش این است که احتمالا میتوانند با هر فردی در هر زمان و مکانی باب گفتوگو را آغاز کنند. این ویژگی ستایشبرانگیز است. باز کردن سر صحبت با غریبهها نشاندهنده اعتمادبهنفس بالاست. برای همین است که افرادی که پیوندها و ارتباطات زیادی دارند، به نظر میرسد که ذاتا دارای مهارت برقراری تعاملات اجتماعیاند.
آنها اغلب گل سرسبد مجالساند و توجه آدمهای اطرافشان را سریع به خودشان جلب میکنند. این جذابیت و راحتی اجتماعی باعث میشود آدمهای زیادی به آنها جلب شوند که منجر به گسترده شدن شبکه اجتماعی اطراف آنها میشود.
۲.برونگرا هستند
اگر از آن آدمهایی هستید که همه را میشناسید احتمالا یک برونگرا هستید. برونگراها به فراخور ماهیتشان انگیزه بیشتری برای جتسجوی محرکهای بیرونی دارند. بنابراین دوست دارند با دیگران تعامل برقرار کنند و معمولا به دنبال پیدا کردن آدمهای جدید هستند. معنایش این نیست که آدمهای برونگرا نمیتوانند دوستیهای صمیمی شکل دهند. بلکه برونگراها بیشتر احتمال دارد که پهنای باند عاطفی و روانی کافی برای کنار آمدن با تعداد زیادی آدم در آن واحد داشته باشند.
درعوض درونگراها پیوندهای اجتماعی کمتری دارند و ترجیح میدهند که خیلی کمتر با دیگران ارتباط داشته باشند. چون روشی که آنها اطلاعات را پردازش میکنند اغلب به این معنی است برای تعامل با تعداد زیادی آدم ـ مثل چندین تب باز در فضای ویندوز ـ دچار فروپاشی میشوند.
۳.همیشه سرشان شلوغ است
اگر آشنایان زیادی برای تعامل و وقتگذرانی دارید، احتمالا خیلی کمرنگ و کمرمق رابطه برقرار میکنید. اما گاهی اوقات شبکه دوستیهای صمیمانه ما به دلیل اتفاقات پیشبینی نشده زندگی کاهش پیدا میکند. ما بزرگ میشویم، وارد رابطه میشویم و احتمالا بچهدار میشویم و همه این موارد روی کیفیت روابط ما اثر میگذارد.
زندگی واقعی وقتگیر است. اگر خیلی سرتان شلوغ باشد، آشناییهای کمرمق که گاهگاهی بتوانید در کنارشان وقت بگذرانید، گزینه بیدردسرتر و آسانتری است. این آشناییها شیوه کمتعهدی برای برخوداری از زیست اجتماعی و معاشرت است.
برای همین است که اغلب آدمهایی که آشناییهای زیادی دارند خیلی سرشان با کار گرم است و سرگرمیهای متعددی دارند. برنامههای آنها اغلب پر است و برایشان سخت است که با کسی وارد دوستی صمیمانه و عمیق شوند. برای همین راحتی معمولی نگه داشتن روابط در مقایسه با سرمایهگذاری عمیق عاطفی را ترجیح میدهند.
۴.با تنهاییشان راحت نیستند
در ظاهر به نظر میرسد کسانی که آدمهای زیادی میشناسند خیلی اعتماد به نفس بالایی دارند. مشکلی ندارند که وارد جمع شده و با آدمهای زیاد آشنا شوند. اما وقتی قدری عمیقتر میشویم، متوجه میشوند که اوضاع آنطور که به نظر میرسد نیست. در بعضی مواقع، دلیل فهرست مخاطبان پربار آنها تنفر از تنها بودن با خودشان است. آنها همیشه نیاز دارند کسی باشد که به او زنگ بزنند، حرف بزنند و معاشرت کنند.
البته که همه ما دوست داریم گاهی از تنهایی فرار کنیم، اما اینکه از تنها بودن با خودتان لذت نبرید، مسئلهای متفاوت است.
۵.تلاش میکنند که خلاءهایشان را پر کنند
همانطور که تاکنون متوجه شدهایم، این خلاء در زندگی اجتماعی آنها خودش را نشان میدهد. اما اغلب میتواند علاوه بر خلاء درونی، خلاء بیرونی نیز باشد. ممکن است به دنبال کسب تأیید از دیگران هستند زیرا بدون تأیید قادر نیستند در خودشان احساس خوب ایجاد کنند. به این ترتیب، این نیاز میتواند ناشی از اعتمادبهنفس پایین باشد.
آنها به دنبال محبوبیت هستند، اما در این فرایند، کمیت را به کیفیت ترجیح میدهند. اینکه در شبکههای اجتماعی فالورهای زیادی داشته باشند ـ با اینکه اغلبشان را نمیشناسند ـ به آنها حس خوبی میدهد. آنها به خودشان میبالند که آدمهای زیادی هستند که آنها را به اسم کوچک میشناسند؛ حتی اگر این روابط عمیق نباشند.
۶.آنها به قدر کافی سفره دلشان را باز و خود واقعیشان را رو نمیکنند
همیشه عمدی نیست اما تظاهر کردن میتواند یک مکانیزم دفاعی باشد که فردی که احساس آسیبپذیری دارد آن را به کار میگیرد. همیشه به ما گفته شده که خودمان باشیم اما خودمان بودن همیشه کار راحتی نیست.
خیلی طبیعی است که از قضاوت دیگران بترسیم. بنابراین ناخواسته ماسکی بر خودمان میزنیم تا آنها را پنهان کنیم. میخواهیم آن بهترین بعد وجودمان را به دیگران نشان دهیم که دوستمان داشته باشند و در این پردازشها، اغلب به جایی میرسیم که یک خود جعلی و غیرواقعی و غیراصیل از خودمان را به نمایش میگذاریم.
وقتی تعداد کمی از آنها شانس شناخت خودِ واقعیتان را داشته باشند، گذر از سطح آشنایی و رسیدن به رابطه عمیق سختتر میشود. دوستی صمیمی و عمیق نیاز به گشودن قلب به روی دیگران دارد.
۷.صمیمی حقیقی برایشان چالش است
گاهیاوقات داشتن بیشمار روابط کمعمق و سطحی و تعداد اندک روابط صمیمانه به این علت است که فرد سپر عاطفیاش را بالا برده است. آنها پیوندهایشان را کمعمق و غیرپیچیده نگه میدارند. اغلب گفتوگوهایشان درباره موضوعات عمومی، اجتناب از بحثهای صمیمی و شخصی است. این باعث میشود که با دیگران در یک فاصله ایمن قرار بگیرند.
وقتی ترس از صمیمت دارید، اغلب از اینکه طرد یا ترک شوید، میترسید و این وادارتان میکند فاصلهتان را با دیگران حفظ کنید. برای همین است که فرد ممکن است برای آنکه میترسد آسیب ببیند، تعداد دوستیها و آشناییهای کمعمقاش را افزایش میدهد. درواقع این مکانیزمی دفاعی است که به او کمک میکند بر تعاملات اجتماعیاش کنترل داشته باشد. برای این فرد احتمالا سخت است که سفره دلش را، حتی برای کسانی که مشتاق صمیمیت بیشتر با او هستند، باز کند.
سخن آخر: کیفیت را به کمیت ترجیح دهید
حلقه آشنایان گسترده هیچ ایرادی ندارد. همانطور که مرور کردیم این اتفاق بنا به دلایل متعدد رخ میدهد. برای بسیاری شناخت آدمهای بسیار حس تعلق و در اجتماع بودن میدهد. اما اگر این پیوندهای سطحی زیاد و کمعمقتر شوند، حس تنهایی و سوء تفاهم و درک نشدن خواهید کرد.
شاید وقتی میخواهید مهمانی بگیرید ۱۰۰نفر را بتوانید دعوت کنید، اما وقتی ناراحت هستید فقط به ۱نفر میتوانید زنگ بزنید و با او درد دل کنید.
بیشتر بخوانید: