۸عبارت به ظاهر بیگناه با بار سنگین گناه
بین مفید بودن و تحقیرآمیز به نظر رسیدن مرز باریکی هست. وقتی عباراتی استفاده میکنید که در ظاهر معصومانه هستند اما بار حقیرکننده دارند، این مرز باریک هم محو میشود
صبح بخیر _ بین مفید بودن و تحقیرآمیز به نظر رسیدن مرز باریکی هست. وقتی عباراتی استفاده میکنید که در ظاهر معصومانه هستند اما بار حقیرکننده دارند، این مرز باریک هم محو میشود
همه ما در این موقعیت بودهایم که حس کردهایم داریم کسی را حمایت یا او را نصیحت میکنیم اما درحقیقت در حال به رخ کشیدن حس برتری خودمان در مقابل آنها بودهایم.
البته بسیاریمان از روی عمد چنین لحنی به کلاممان نمیدهیم. ما صرفا از بار واژگانمان مطلع نیستیم.
۱.«آروم باش…»
این عبارت در ظاهر معصومانه است و به نظر میرسد شخص مقابل میخواهد از بار استرس و اضطراب ما کم کند. شاید طرف نیت خیری داشته باشد، اما پیامی که مخابره میشود میتواند حقارتآمیز باشد.
میپرسید چرا؟ چون این پیام را به فرد مقابل القا میکند که او کنترلی روی احساساتش ندارد. این عبارت بیان میکند که او دارد واکنش بیشازاندازه به موقعیت نشان میدهد و احساساتاش معتبر نیستند.
درحقیقت، گفتن «آروم باش» هیچ کمکی به آرامش طرف مقابل نمیکند. درعوض باعث میشود که آنها احساس حقارت کنند.
دفعه بعدی که وسوسه شدید به کسی بگویید آروم باش، قدری تأمل کنید و به جایش با او همدلی کنید.
۲.«زیادی داری بهش فکر میکنی …»
ذهن افراد مضطرب و نگران به همه نتایج ممکن فکر میکند و اتفاقا این شیوه خیلی وقتها باعث تصمیمات بهتر میشود. عبارت زیادی داری فکر میکنی، ممکن است توصیهای دوستانه به نظر برسد اما برای شنونده اینطور به گوش نمیرسد. این عبارت درواقع این حس را در شخص مقابل ایجاد میکند که نگرانیها و احساساتاش فاقد ارزش دانسته میشود. به صورت تلویحی میگوید که نگرانیهای شما ناچیز و جزئی است و فاقد توانایی کنترل افکار و احساسات خودتان هستید.
به جای اینکه به کسی بگویید زیادی فکر میکند، سعی کنید او را درک کنید.
۳.«موشک که نمیخوای هوا کنی…»
این عبارت وقتی استفاده میشود که میخواهید بگویید مسئله آنقدرها سخت و پیچیده نیست. اما همه مهارتها یا درک مشابه ندارند. ممکن است چیزی که برای شما آسان است برای شخص دیگر چالشبرانگیز باشد. وقتی این عبارت را استفاده میکنید، درواقع دارید فقدان هوش در طرف مقابل را مسخره میکنید.
به جای استفاده از این عبارت سعی کنید کمک کنید تا وظیفهاش را راحتتر انجام دهد.
۴.«به خاطر خودت میگم…»
این عبارت اغلب بعد از یک انتقاد یا توصیه طلبنشده میآید. ممکن است خیلی بیضرر به نظر برسد اما حقیقتا تحقیرآمیز است. نشان میدهد که سخنگو احساس میکند این حق را دارد در مورد موقعیت شما، بدون توجه به اینکه از او خواسته باشید، نظر بدهد.
لطفا قبل از بیان این عبارت فکر کنید به چه دردی میخورد.
۵.«حداقل تو…»
این عبارت معمولا برای دلداری و بهتر کردن احساس طرف مقابل نسبت به موقعیت نامساعدش گفته میشود. مثلا «حداقل تو یه شغلی داری» ..«حداقل تو سالمی…»
ممکن است نیت پشت این جملات خیر باشد و درواقع گوینده میخواهد طرف مقابل به جای تمرکز روی نداشتهها و منفیها روی داشتهها و مثبتهایش تمرکز کند. اما حس مثبتی ایجاد نمیکند. ممکن است از گفتنش چنین هدفی را دنبال نکنید اما این عبارت احساسات و تجربههای طرف مقابل را کماهمیت جلوه میدهد و باعث میشود احساس کنند که حق ناراحتی و ناامیدی را ندارند.
این عبارت فقط باعث میشود که آنها به خاطر احساس ناامیدی یا غمشان احساس گناه هم بکنند. به جای این عبارت، احساسات طرف مقابل را ارزشمند تلقی کنید و تلاش نکنید که احساساش را از او بگیرید. مسابقه نیست که میخواهید بگویید وضعیت شما از او بدتر است. اجازه بدهید که او احساساش را بیان کند. احساسات هر فردی معتبر است، مهم نیست در چه موقعیتی باشد.
۶.«خیلی حساسی …»
این عبارت انتقادی است و نشان میدهد که احساسات طرف مقابل زیادازحد و افراطی است. ممکن است گوینده نیت خیری دارد و میخواهد کمک کند طرف مقابل پیشرفت کند، اما درحقیقت شکلی از پدیده چراغگاز است. این عبارت احساسات و تجربههای فرد را فاقد ارزش میکند و میگوید این واکنش او به مسئله است که مشکل دارد نه رفتار یا رویدادی که منجر به آن احساس شده است.
در گذر زمان این عبارت باعث فرسایش اعتماد به نفس میشود. سعی کنید احساسات و زاویه نگاه افراد را به رسمیت بشناسید. یادتان باشد هر کدام از ما به شکلی متفاوت تجربهها و احساسات را پردازش میکنیم و هیچ راه درست و غلطی برای آن وجود ندارد.
۷.«بهت برنخوره ولی …»
این عبارت تقریبا به دنبال عبارتی میآید که دقیقا برخورنده است. این عبارت نمونه کلاسیک انتقاد است. درواقع گوینده میخواهد لفظ بد و انتقادیای را به کار بگیرد و قبلاش مثلا میخواهد آن را تلطیف کند و از زهرش بکاهد. اما یادتان باشد صرف اینکه میگویید: «قصد توهین ندارم»، باعث نمیشود هر چه دلتان خواست بگویید.
لطفا قبل از بیان هر جملهای فکر کنید که لحنتان چقدر مهربانانه است. سعی کنید از طریق احترام با دیگران حرف بزنید.
۸.«شوخی سرت نمیشه؟»
این عبارت برای تحقیر واکنش فرد به یک عبارت یا رفتاری است که از نظر او تحقیرآمیز و آسیبزننده بوده است. گوینده به جای آنکه فکر کند شوخیاش مرز ادب را رد کرده است، تقصیر را به گردن شنونده میاندازد.
این عبارت نه تنها احساسات شنونده را بیاعتبار میکند بلکه حس شوخطبعی و اجتماعیبودنش را زیر سوال میبرد. این هم شکلی از پدیده چراغ گاز است که باعث میشود فرد فکر کند ایراد از اوست.
لطفا قبل از بیان این عبارت لختی تأمل کنید. یادتان باشد که شوخی نباید به قیمت آزار احساسات دیگری باشد. چیزی که از نظر کسی بامزه است، ممکن است از نظر فرد دیگر آزاردهنده باشد. به احساسات دیگران احترام بگذارید.
بیشتر بخوانید: