۷نشانه فردی که تلخ شده است
آیا تا به حال متوجه شدهاید که بعضی آدمها روشی منحصر به فرد در بیان تلخی زندگی دارند؟ فقط در رفتارشان دیده نمیشود. گاهی اوقات، تلخی را میتوانید در زبان روزمرهشان مشاهده کنید.
صبح بخیر _ آیا تا به حال متوجه شدهاید که بعضی آدمها روشی منحصر به فرد در بیان تلخی زندگی دارند؟ فقط در رفتارشان دیده نمیشود. گاهی اوقات، تلخی را میتوانید در زبان روزمرهشان مشاهده کنید.
اگر کنجکاو هستید از روی زبان آدمها میزان تلخی آنها را پی ببرید، با راهنماتو همراه باشید. یادتان باشد قرار نیست که آدمها را قضاوت کنیم یا روی آنها برچسب بزنیم. درعوض، درک این عبارات کمکمان میکند تا با آدمهایی که گرفتار شرایط تلخ زندگیشان هستند، همدلی بیشتری کنیم.
۱.ای کاش اوضاع فرق داشت
تاکنون شنیدهاید فردی بگوید: «ای کاش اوضاع فرق داشت؟» این عبارت، در میان کسانی که از تلخی زندگیشان رنج میبرند و از تبدیل شدن زندگیشان به موقعیتی که انتظارش را نداشتند، حیران هستند، بسیار رایج است. این عبارت نشاندهنده حسرت و پشیمانی است. این عبارت نه تنها نشاندهنده تلخی است بلکه بازتابی از سطحی از گرفتاری است. به نظر میرسد این فرد در چرخه تصمیمات گذشتهاش گرفتار است و نمیداند که تنها نیرویی که میتوان با آن آینده و حال را تغییر داد در درون ما وجود دارد.
اشتباه نکنید، همه ما «ای کاهشهای» خودمان را داریم. اما وقتی این ای کاشها، تبدیل به لغات روزمره میشوند، نشاندهنده سطحی بالا از تلخی افراد هستند.
۲.هیچکس من را درک نمیکند
این افراد در میان دیگران احساس بیگانگی میکنند و تصور میکنند که جهان علیهشان است. این عبارت درخواست کمک نیست بلکه نوعی مکانیزم دفاعی است، مانعی که فرد دور خودش میکشد. درواقع با بیان این عبارت، فرد تلخی و فاصلهگیری از دیگران را توجیه میکند. گاهی حس درک نشدن عادی است. عبارت «کسی درکم نمیکند»، زمانی هشدار دهنده است که به عبارت غالب روزمره تبدیل میشود.
۳.من لیاقت بهتر از اینها را داشتم
این افراد فکر میکنند که زندگی با آنها ناعدلانه رفتار کرده است و آنها با بیان این عبارت میزان نارضایتیشان از شرایط را مطرح میکنند. حقیقت این است که همه شایسته احترام، خوشبختی و رضایت هستند. این عبارت نشان میدهد که جهان به ما بدهکار است و وقتی بدهیاش را نمیدهد، ما تلخ میشویم. همه ما با شکستها و موانع مواجه میشویم و طبیعی است که وقتی اوضاع بر وفق مراد پیش نمیرود، احساس سرخوردگی کنیم. اما مهم است که نگذاریم این احساسات ما را تلخ کنند.
۴.زندگی ناعادلانه است
زندگی حقیقتا میتواند ناعادلانه باشد. همه ما با چالشهای زندگی مواجه میشویم. اما کسانی که دچار تلخی میشوند یک حقیقت ضروری را فراموش میکنند: با وجودی که زندگی پیشبینیناپذیر است ما همچنان عاملیت داریم. همچنان میتوانیم تصمیماتی بگیریم که میتوانند تأثیرات مثبتی روی شرایط ما داشته باشند.
۵.من همیشه قربانیام
ذهنیت قربانی، زمانی است که فرد حس میکند گیرنده سختیهای زندگی است. این افراد اغلب حس میکنند هیچ کنترلی بر شرایطشان ندارند و در طوفانهای زندگی گرفتار شدهاند. افرادی که شدیدا ذهنیت قربانی دارند، بیشتر احتمال دارد که از زندگیشان ناراضی باشند. آنها در تله چرخه افکار منفی گیر میفتند که صرفا تلخیشان را تغذیه میکند و از اینکه قدمهای فعالانهای برای ارتقاء موقعیتشان اتخاذ کنند، پیشگیری میکند.
۶.«هیچکسی به من کمک نمیکند»
عبارت «کمک نیاز ندارم» را شنیدهاید؟ این عبارت اغلب توسط افرادی استفاده میشود که حس میکنند حامی ندارند و نادیده گرفته میشوند. اما توجه کنید، کسانی که مرتب این عبارت را استفاده میکنند، لزوما قدرنشناس یا خودخواه نیستند. در بسیاری موارد آنها حقیقتا احساس تنهایی میکنند و حس میکنند زندگی تلخ است. این عبارت، درواقع درخواست کمک از سمت این آدمهاست. به جای آن که احساساتشان را نادیده بگیرید، به حرفهایشان گوش کنید و سعی کنید اگر میتوانید کمکشان کنید.
۷.«دیگه از من گذشته»
به نظر میرسد که تلخترین عبارتی که یک فرد میتواند استفاده کند همین عبارت است که «از ما که گذشت!» این عبارت تلخی عمیق و باور به ناتوانی در تغییر دادن زندگی را نشان میدهد. اما یادتان باشد، مهم نیست که اوضاع چقدر تلخ و سخت باشد، هرگز برای تغییر دیر نیست. زندگی سفری متوالی از یادگیری، رشد و تغییر است. هر روز، فرصتی تازه برای اتخاذ تصمیمهای متفاوت و قدم برداشتن به سمت آینده بهتر است.
مهم نیست که از کجا شروع میکنید، اما اینکه به کدام سمت حرکت میکنید مهم است. نگذارید، هیچکس، از جمله خودتان، قانعتان کند که برایتان دیر شده است. زندگی پر از فرصتهای دورباره است و مطمئنا میتوانید این فرصتها را به چنگ بیاورید!
بیشتر بخوانید: