روانشناسی

۴ تکنیک ساده اما اساسی برای تقویت اعتماد به نفس

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که گاهی به رغم داشتن دانش و مهارت کافی، به رغم اینکه سخت کوشش کرده اید، در یک قدمی ِ رسیدن به نتیجه دلخواهتان دچار این حال و احساس شدید که شما به اندازه کافی خوب نیستید

صبح بخیر _ شاید برای شما هم پیش آمده باشد که گاهی به رغم داشتن دانش و مهارت کافی، به رغم اینکه سخت کوشش کرده اید، در یک قدمی ِ رسیدن به نتیجه دلخواهتان دچار این حال و احساس شدید که شما به اندازه کافی خوب نیستید؛ شما سزاوار این موفقیت نیستید؛ و خیلی راحت میدان را واگذار به دیگرانی حتی شاید کم دانش تر از خود کردید! اما چرا ؟ چرا توانایی ها و ارزش های خود را باور نداشته و ندارید؟ چرا این طور نامهربانانه با خود رفتار کردید؟

 

اعتماد به نفس یکی از پایه های ملموس رابطه ما با دنیاست. اعتماد به نفس سبب می شود با آرامش  در محیط اجتماعی خود قرار بگیریم و نیز اساس توانایی ما برای اثبات خود در کنار دیگران است.

 

با این حال، بسیار اتفاق می‌افتد که اعتماد به نفس مان در گیر و دار زندگی روزمره آسیب ببیند و عملکردها و کنش های مان را در عرصه اجتماعی عمیقاً بی‌ثبات کند.

 

خوشبختانه راه حل های اثبات شده ای برای بازیابی و تقویت اعتماد به نفس وجود دارد که می توان آن را احیا و تقویت کرد. قدم اول این است که بدانید در چه وضعیتی قرار دارید، و واقعا بخواهید که اعتماد به نفس تان را ارتقا دهید.

 

شما خودتان را چگونه ارزیابی می کنید؛ تصورتان براین است که اعتماد به نفس بالایی دارید یا اینکه اعتماد به نقس تان چندان  تعریفی ندارد؟

 

در اینجا کوشیده ایم سنگ محکی در اختیارتان بگذاریم، تا میزان اعتماد به نفس تان را بسنجید و نیز راه کارهایی برای تقویت اعتماد به نفس برای آن دسته از کسانی ارائه می دهیم که در این زمینه نیاز به کمک دارند؛ با ما همراه باشید.

 

اعتماد به نفس چیست؟

اعتماد به نفس باورِِ قوی و صادقانه به داشتن منابعی در درون خود برای دستیابی به چیزی یا رویارویی با موقعیتی است.  باورداشتن به خود، به ویژگی ها و توانایی های خود.

 

بنابراین کسب اعتماد به نفس تا حد زیادی به عزت نفس و عشق به خود و شناخت درست از خود  بستگی دارد.باید یاد بگیریم به خودمان احترام بگذاریم؛ خودمان را، تونایی ها و مهارت های مان را باور داشته باشیم، باوری مثبت که مرز باریکی هم با خودشیفتگی دارد.اگر این مولفه ها روزانه تکرار می شوند و عمل می کنند و به تدریج پایه محکمی ایجاد می کنند که بُن مایه های اعتماد به نفس را می سازند.

 

مزایای داشتن اعتماد به نفس در یک نگاه

در واقع، داشتن اعتماد به نفس در باور عمیق به توانایی شما برای دستیابی به چیزی است که شما را در مسیر زندگی خود به جلو حرکت می دهد. به لطف اعتماد به نفسی که دارید، راحت‌تر نسبت به فردی که اعتماد به نفس کمی دارد، می توانید دست به کار ‌شوید. اعتماد به نفس در تمام زمینه‌های زندگی کمک ‌کننده است: عاطفی، اجتماعی، خانوادگی و البته شغلی و حرفه‌ای.

 

امکان تصمیم گیری در افرادی که اعتماد به نفس خوبی دارند، راحت تر است. این دسته طبیعتاً استراتژی هایی را در نظر می گیرند که امکان تحقق پروژه های شان را فراهم می کند و در نهایت احتمال موفقیت شان بالا می رود.

 

اعتماد به نفس، عزت نفس و دوست داشتن خود

تمایز قائل شدن بین اعتماد به نفس، عزت نفس و عشق به خود همیشه آسان نیست. عزت نفس روشی است که ما خود را ارزیابی می کنیم، به ویژه از اعتماد به نفس و عشق تشکیل شده است. عشق به خود توانایی دوست داشتن بدون قید و شرط خود، پذیرش همه چیز در مورد خود، از جمله معایب خود است. اعتماد به نفس به این معناست که متقاعد شوید که منابع لازم برای مقابله با آن را در درون خود دارید.

 

چگونه اعتماد به نفس  داشته باشیم؟

 

نداشتن اعتماد به نفس اجتناب ناپذیر نیست. اعتماد به نفس در طول زندگی و با از سرگذاراندن تجربیات مختلف تقویت و یا برعکس، تضعیف می شود. ممکن است حادثه ای سبب شده باشد که اعتماد به نفس تان آسیب دیده باشد، یا چیزی در همان کودکی سبب شده باشد که اعتماد به نفس تان را از دست داده باشید؛ در هر صورت به تکنیک های ارائه شده در زیر توجه کنید:

 

به خودتان عشق بورزید؛ دوست داشتن کافی نیست، واقعا عاشق خودتان باشید.

 

با دیگران ارتباط برقرار کنید، ممکن است ابتدا سخت باشد، اما به تدریج بهتر می شود و قدرت انتخاب پیدا می کنید.

 

مهربان باشید؛ و با دیگرانی مراوده داشته باشید که مهربان باشند.

 

دست از قضاوت خود و دیگران بردارید؛ در ضرورت ترین موردها هم قضاوت را به تعویق بیاندازید.

 

تکنیک شماره ۱: به خودتان عشق بورزید

برای تقویت اعتماد به نفس، عشق به خود ضروری است. اغلب داشتن ثبات شخصیت به معنای ارتباط با خود دشوار است.افرادی که از نداشتن اعتماد به نفس رنج می برند، اغلب در حفظ یک رابطه مسالمت آمیز با خودشان، به طور خلاصه، پرورش عزت نفس سالم شان مشکل دارند.

 

دوست داشتن خود به معنای خودشیفتگی نیست؛ اگر بیوقفه بکوشیم تصویری دروغین از خود و دستاوردهای مان به دیگران ارائه دهیم، نه تنها،  تنها می مانیم و حس بدی در دیگران نسبت به خودمان ایجاد می کنیم، که به مروراحساس عدم امنیت و نارضایتی از خود را تجربه می کنیم.

 

بنابراین به تفاوت این دو مقوله توجه داشته باشید. دوست داشتن خود به این معناست که بهترین دوست برای خودتان باشید؛ برای خودتان  خواهان بهترین هایی باشید که برای هر آن کسی که عاشق اش هستید، می خواهید. بی قید و شرط از خودمان حمایت کنیم. از حق مان نگذریم.

 

عشق به خودتان باید عشقی از جنس عشق مادر و فرزندی باشد، خیرخواه، بی دریغ همیشه در دسترس. به دنبال چنین احساسی به خود، عزت نفس قوی حاصل می شود، چرا که حرمت گذاشتن به خود و حس ارزشمند بودن در آن نهادینه شده است.

 

دوست داشتن بی قید و شرط خود را از همین اکنون تمرین کنید. نتیجه اش شگفت انگیز است. استقلال عاطفی اولین چیزی ست که به دست می آورید، شما خودتان برای خودتان کافی هستید.این شمایید که در هر شرایطی حامی و پشتیبان خود هستید. دوست داشتن خود، خشت اول بنای اعتماد به نفس است، ان را درت و محک بگذارید.

 

تکنیک شماره ۲: روی برقراری ارتباط با دیگران کار کنید

بازیابی و تقویت اعتماد به نفس نیازمند ارتباطات اجتماعی است. ما تنها نیستیم، بلکه در جمع خانواده، دوستان، همکاران و در افراد جامعه مان زندگی می کنیم.

 

وقتی در جمع  ظاهرمی شویم، با دیگرانی روبه رو می شویم  که ممکن است از هر جهت با ما متفاوت باشند، در احساسات و خواسته های شان، در نگاهی که به زندگی دارند، در اهدافی که برای خودشان تعریف کرده اند، چه بسا منافعی در تضاد با منافع ما داشته باشند، حتی ممکن است از ما خوش شان هم نیاید، در این جمع خود را دوست داشتن، حامی خود بودن و نیز بر ارزش های خود واقف بودن و حرمت گذاردن تعیین کننده و البته دشوار است.

 

اغلب ما زمانی که مورد تحسین و محبت قرار می گیریم، تمایل به برقراری رابطه پیدا می کنیم. در همین راستا اعتماد به نفس بیشتری هم پیدا می کنیم.اما وضعیت‌های اجتماعی بی ثباتند، آنی اند و می‌توانند از لحظه‌ای به لحظه دیگر فرو بریزند؛ همواره مورد تایید  و خوشایند بودن برای بودن در رابطه کافی نیست.

 

یکی از راه‌های کسب اعتماد به نفس این است که با  احساس تعلق با دیگران ارتباط برقرار کنیم، نه اینکه خود را تافته ای جدابافته بدانیم ، که بیشتر برآن است دیگران را نمایندگی کند. ماندن در گروه، ارتباط گرفتن با دیگران در جمع دوستان و آشنایان بودن، با همکاران در محل کار مراوده داشتن اعتماد به نفس را تقویت می کنند.

 

عملکردهای جمعی  وامی دارمان تا با دیگران زندگی کنیم، همدردی کنیم، از موفقیت های شان شاد شویم، و همین گامی بلند است در راستای ارتقای عزت نفس. عزت نفس یعنی ما دیگر یکی، تنها و منزوی نیستیم، بلکه در میان دیگران هستیم، ما استقلال داریم، ایده ها ی خودمان را داریم، با این حال در میان یک جمع محبوبیم، حرفی برای زدن داریم و تاثیری مثبت در اطراف مان به جای می گذاربیم.

 

تکنیک شماره ۳: مهربان باشید و با کسانی که مهربانند دوست و همراه شوید

بازیابی اعتماد به نفس مستلزم داشتن عزیزانی دلسوز است. زمانی که در محاصره افرادی هستیم که برای ما ارزشی قائل نیستند، دشوار می توان خود را باور داشت و حرکتی رو به جلو انجام داد.

 

 

تشخیص تأثیرات سمی یا مخرب ِ افراد سمی در محیط کار آسان نیست. شاخص درست واقعاً احساسات خود شماست.از افراد بدخواه و سمی حذر کنید؛ کسانی که می کوشند شما را به زیر بکشند، همان ها که برای تان احترام و ارزشی قائل نیستند؛ انها را بشناسید و از ارتباط گرفتن با آنها بپرهیزید.

 

گاهی مجبوریم بنا به شرایطی در میان کسانی باشیم، که اصولاً خیلی خیرخواه ما نیستند، و همواره با تهاجماتی از سوی آنان مواجه می شویم.اگر به ارزش ها ی خود باور داشته باشم، می توان با تاب آوری از این مرحله هم بگذریم.

 

اما اگر قدرت انتخاب داشته باشیم قطعا ماندن در کنار کسانی که بدخواه ما هستند و همواره تحقیرمان می کنند، به صلاح نیست. تحقیر کردن زنگ هشداری برای پایان دادن به یک رابطه است.

 

اگر بدانید  چگونه آنها را شناسایی کنید و از خود در برابر آنها محافظت کنید، خواهید دید که با اقداماتی که توانسته اید برای ایجاد یک محیط حمایتی در اطراف خود انجام دهید، متحول شده اید و اعتماد به نفس تان  تقویت شده است. این کار خلاص شدن از شر قضاوت و به دست آوردن اعتماد به نفس را آسان تر می کند.

 

تکنیک شماره ۴: از قضاوت کردن خود و دیگران دست بردارید

قضاوت دیگران یک مانع واقعی برای شماست. بهزیستی و  بازیابی اعتماد به نفس مستلزم توقف  قضاوت است.

 

وقتی کسی را قضاوت می کنیم، ناخودآگاه از نقاط ضعف پیدا و پنهان مان دست مایه ای برای مورد قضاوت قرار دادن دیگران بهره می بریم. شما از خودخواهی های درون خودتان داده ای به دست می آورید و بر اساس آن خودخواهی دیگران را به قضاوت می نشینید.

 

همین اصل سبب می شود شما با فرافکنی کردن و دامن زدن به نفرت یا خشمی که از دیگران دارید، مانعی بزرگ شوید در راه پرورش مدارا، خیرخواهی و پذیرش خودتان.

 

و همین موانع به تدریج و زیرکانه پایه های اعتماد به نفس تان را می فرسایند و سست می کنند.

 

هوشیار باشید که اولین پیامد قضاوت دیگری تخریب عزت نفس و در پی ان اعتماد به نفس خودتان است. برعکس قضاوت کردن، مهرورزیدن و مهربانی کردن است که سبب می شود دیران را با تمام پیچیدگی ها و نقاط ضعف شان آن گونه که شایسته محبت و احتراغم هستند، نگاه کنید.

 

این به دلیل این نیست که شما همه چیز کسی را پذیرفته اید، نه بلکه این است که انسانیت مشترک خود را در نظر گرفته اید. و به بیانی دیگر اینکه شما کمال طلب و کمال گرا نیستید، می دانید که هم خود و دیگری به نحوی خطاپذیرید اما می توانید همیشه و در هر شرایطی برای ارتقای کیفیت خود تلاش کنید. یادگیری اینکه خودتان را ناقص بپذیرید می تواند راهی برای ایجاد اعتماد به نفس باشد.

 

وقتی خود و دیگری را به رغم خطاها و نقص ها بپذیرید، وارد مرحله ای شفا بخش می شوید! و این مسیر شفا سبب می شود شما با ترس های اساسی، ترس های طرد اجتماعی، قضاوت دیگران و همچنین رها شدن مواجه شوید.

 

همین تمرین به شما امکان می دهد همان طور که انتظار دارید دیگران شما را همان طور که هستید بپذیرند، شما نیز دیگران را همان طور که هستند بپذیرید.

 

منبع
سوادزندگی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا