روانشناسی

۱۰ درس زندگی خیلی سخت که مردها دیر یاد می‌گیرند!

زندگی یک سفر مداوم برای یادگیری است، اما برخی از درس‌ها دیرتر از آنچه می‌خواهیم به ما می‌رسند.

صبح بخیر _ زندگی یک سفر مداوم برای یادگیری است، اما برخی از درس‌ها دیرتر از آنچه می‌خواهیم به ما می‌رسند. برای بسیاری از مردان، این درک می تواند تلخ باشد، که اغلب پس از سال ها پایبندی به انتظارات اجتماعی یا خانواده و هنجارهای سنتی مردانه ظاهر می شود. این مقاله ده بینش حیاتی را بررسی می‌کند که اگر زودتر درونی شوند، می‌توانند به زندگی رضایت‌بخش‌تر و متعادل‌تر برای مردان در تمام سنین منجر شوند.

مروری بر این درس‌ها داشته باشید و سعی کنید آنها را درونی کنید تا زندگی پر از آرامشی را سپری کنید:

۱. روابط مهمتر از موفقیت مادی هستند

در دنیایی که اغلب مردانگی را با موفقیت مالی و پیشرفت شغلی برابر می‌دانند، فراموش کردن آنچه واقعاً مهم است آسان است. بسیاری از مردان سال‌های ابتدایی خود را با بالا رفتن از نردبان پیشرفت شرکت سپری می‌کنند تا در بالاترین سطح احساس انزوا و ناکاملی کنند. حقیقت این است که روابط عمیق و معنادار بستر شادی و رضایت از زندگی است.

مطالعات به طور مداوم نشان می دهند که ارتباطات اجتماعی قوی پیش بینی کننده طول عمر و رفاه کلی هستند. با این حال، مردان اغلب از دوستی و پیوندهای خانوادگی غافل می شوند تا اهداف حرفه ای را دنبال کنند. برای اجتناب از این دام، تلاش آگاهانه ای برای تقویت روابط خود انجام دهید.

ملاقات های منظم با دوستان را برنامه ریزی کنید، در رویدادهای خانوادگی حضور داشته باشید و زمان با کیفیت را با عزیزانتان در اولویت قرار دهید. ایجاد یک شبکه پشتیبانی فقط به این نیست که افراد نیازمند را به آنها مراجعه کنند. این در مورد ایجاد یک تاریخ غنی از تجربیات مشترک است که به زندگی معنای واقعی آن می دهد.

۲. سلامتی باید اولویت باشد، نه یک جنبه از زندگی

بسیاری از مردان رویکرد «بعداً بهش رسیدگی می کنم» را برای سلامتی خود اتخاذ می‌کنند و اغلب علائم هشدار دهنده را نادیده می‌گیرند تا زمانی که نادیده گرفتن غیرممکن می‌شود. این بی توجهی می تواند منجر به عواقب شدید شود. آمارها نشان می‌دهد که مردان به‌طور متوسط ​​جوان‌تر از زنان می‌میرند و احتمال بیشتری دارد که از اختلالات سلامتی قابل پیشگیری رنج ببرند.

مراقبت از سلامت جسمی و روانی خود نشانه ضعف نیست؛ این یک سرمایه گذاری مهم در آینده شما است. با برنامه ریزی منظم برای معاینات پزشکی شروع کنید، حتی زمانی که احساس خوبی دارید. ورزش را در برنامه روزانه خود بگنجانید – لازم نیست که شدید باشد. حتی یک پیاده روی روزانه نیز می تواند تفاوت چشمگیری ایجاد کند.

به رژیم غذایی خود توجه کنید و روی غذاهای کاملاً طبیعی تمرکز کنید (از شکر و روغن دانه های اضافه شده خودداری کنید) و از جستجوی کمک برای نگرانی های مربوط به سلامت روان ابایی نکنید. هرچه زودتر عادات سالم را بپذیرید، در سال های آینده بیشتر از خودتان تشکر خواهید کرد.

۳. آسیب پذیری یک نقطه قوت است نه یک ضعف

از سنین جوانی، به بسیاری از پسرها آموزش داده می شود که احساسات خود را سرکوب کنند، “مرد که گریه نمی‌کنه” و از نشان دادن آسیب پذیری خودداری کنند. این تصور منسوخ از مردانگی بیش از آنکه فایده داشته باشد، ضرر دارد و منجر به سرکوب عاطفی و مشکلات در ایجاد ارتباطات عمیق می شود.

پذیرش آسیب پذیری به معنای ضعیف بودن نیست. شجاعت واقعی این است که خود واقعی خود باشید. باز کردن احساسات و تجربیات خود فرصت هایی برای ارتباطات واقعی و درک متقابل ایجاد می کند.

به الگوهایی مانند دواین «راک» جانسون یا شاهزاده هری نگاه کنید، که آشکارا در مورد مبارزات خود با سلامت روان صحبت کرده اند و نشان می دهند که قدرت و آسیب پذیری می توانند همزیستی داشته باشند. با به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات خود با دوستان قابل اعتماد یا اعضای خانواده شروع کنید. همانطور که راحت تر می شوید، احتمالاً متوجه خواهید شد که روابط شما عمیق تر می شود و هوش هیجانی شما رشد می کند. ۷ عادت که نشون می‌ده هوش هیجانی‌ت صفره!

۴. ایگو دشمن رشد شخصی است

یک نفس قوی می تواند یک شمشیر دولبه باشد. در حالی که می تواند جاه طلبی و اعتماد به نفس را افزایش دهد، اما اگر کنترل نشود اغلب مانع رشد و یادگیری شخصی می شود. بسیاری از مردان خیلی دیر متوجه می شوند که غرور آنها را از پذیرش انتقاد سازنده، اعتراف به اشتباهات یا درخواست کمک در صورت نیاز باز داشته است.

تشخیص اینکه شما همه پاسخ ها را ندارید نشانه بلوغ است نه ضعف. فروتنی را با جستجوی فعالانه بازخورد از دیگران و گشودگی به دیدگاه های مختلف پرورش دهید. وقتی اشتباهی مرتکب می شوید، آن را قبول کنید و به جای دفاع از کراهای خود، بر یادگیری از تجربه تمرکز کنید. کنترل نفس خود فرصت های رشد و روابط معتبرتر را باز می کند.

۵. هدف چیزی بیش از وضعیت رضایت شغلی است

جامعه اغلب موفقیت یک مرد را با عنوان شغلی یا حقوقش می سنجد، اما رضایت شغلی واقعی از انجام کاری ناشی می شود که با ارزش های شما همسو است و به شما احساس هدف می دهد. بسیاری از مردان از نردبان شرکت بالا می‌روند تا جای خالی را در بالا بیابند.

به جای تعقیب موقعیت، روی یافتن کاری تمرکز کنید که با ماموریت شما همخوانی دارد. این ممکن است به معنای کاهش دستمزد برای کاری باشد که به آن اعتقاد دارید یا برای حل مشکلی که به آن علاقه دارید، کسب و کار خود را راه اندازی کنید.

در مورد آنچه واقعاً مهم است فکر کنید و اینکه چگونه مهارت های شما می تواند به چیزی معنادار کمک کند. وقتی کار شما با ارزش‌های شما همسو باشد، به احتمال زیاد رضایت و انگیزه‌ای پایدار خواهید داشت.

۶. ارتباطات باز سنگ بنای روابط قوی است

بسیاری از مردان، اغلب به دلیل باورهای ریشه دار در مورد مردانگی و ابراز عاطفی، با ارتباطات آزاد مشکل دارند. این می تواند منجر به سوء تفاهم، درگیری های حل نشده و عدم صمیمیت در روابط عاشقانه و افلاطونی شود.

ارتباط موثر مهارتی است که می توان آن را آموخت و بهبود بخشید. گوش دادن فعال را با درک دیدگاه طرف مقابل به جای فرموله کردن پاسخ خود تمرین کنید.

 

در مورد افکار و احساسات خود صادق باشید، حتی زمانی که احساس ناراحتی می کنید. بررسی منظم نیازها و انتظارات شما در روابط عاشقانه می تواند از تبدیل شدن مسائل جزئی به مشکلات بزرگ جلوگیری کند.

با اولویت دادن به ارتباطات شفاف و صادقانه، روابط قوی تر و انعطاف پذیرتر در همه زمینه های زندگی خود ایجاد خواهید کرد.

۷. قبل از اینکه خیلی دیر شود، عزیزانتان را گرامی بدارید

این یک پشیمانی رایج در میان مردان مسن است: آرزو می‌کردند در زمانی که فرصت داشتند، زمان بیشتری را با خانواده و دوستان سپری می‌کردند. در عجله زندگی روزمره، به راحتی می توان عزیزان را بدیهی دانست، با این فرض که آنها همیشه آنجا خواهند بود.

تلاش آگاهانه ای برای اولویت دادن به زمان با افرادی که بیشترین اهمیت را دارند انجام دهید. این همیشه به معنای حرکات بزرگ نیست. اقدامات مراقبتی کوچک و مداوم اغلب مهم‌ترین تأثیر را دارند.

به طور مرتب با والدین خود تماس بگیرید، در رویدادهای مربوط به فرزندان تان شرکت کنید و با دوستان خود برنامه هایی ایجاد کنید. قدردانی و عشق خود را آشکارا و اغلب ابراز کنید. این لحظات ارتباط، زندگی را غنی از معنا می کند و با افزایش سن، پشیمانی کمتری برای شما ایجاد می کند.

۸. سرمایه گذاری روی خودتان واجب است

رشد شخصی و خودسازی باید برنامه مادام العمر ما باشد، با این حال بسیاری از مردان از این موضوعات غفلت می‌کنند، به‌ویژه پس از ایجاد شغل و خانواده. سرمایه گذاری روی خودتان خودخواهانه نیست؛ برای ادامه شادی و موفقیت در همه زمینه های زندگی ضروری است.

این سرمایه گذاری می تواند اشکال مختلفی داشته باشد: ادامه تحصیل، یادگیری یک مهارت جدید، یا دنبال کردن سرگرمی که به آن علاقه دارید. زمان و منابعی را برای پیشرفت شخصی خود اختصاص دهید، چه شرکت در دوره های آنلاین باشد، چه شرکت در کارگاه ها و چه خواندن کتاب هایی که دانش و دیدگاه شما را گسترش می دهد.

با رشد و تکامل مستمر، زندگی خود را غنی خواهید کرد و شریک زندگی، دوست و رهبر بهتری خواهید شد.

۹. خوشبختی واقعی از درون می آید

بسیاری از مردان سال‌ها را به دنبال منابع خارجی شادی می‌گذرانند – ارتقای شغلی بعدی، خانه بزرگ‌تر یا جدیدترین ابزار – اما بعد متوجه می‌شوند که این دستاوردها در بهترین حالت رضایت زودگذر را به همراه دارند. درک اینکه رضایت واقعی از درون می آید اغلب دیرتر از آنچه که باید در زندگی به وجود می آید.

پرورش شادی درونی مهارتی است که نیاز به تمرین دارد. با ایجاد تمرین قدردانی شروع کنید، هر روز زمانی را برای قدردانی از چیزهای خوب زندگی خود صرف کنید، هر چقدر هم که کوچک باشند.

تکنیک های تمرکز حواس مانند مدیتیشن را امتحان کنید تا به شما کمک کند حضور داشته باشید و در لحظه شادی پیدا کنید. در حالی که دستاوردهای بیرونی می توانند باعث لذت شوند، شادی پایدار ناشی از پذیرش خود، روابط معنادار و احساس هدف است.

۱۰. پذیرش یادگیری مادام العمر کلید تحقق است

در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، توانایی انطباق و یادگیری چیزهای جدید بسیار مهمتر از همیشه است. بسیاری از مردان با افزایش سن در مسیر خود قرار می گیرند و لذت و مزایای یادگیری مداوم را از دست می دهند.

با کنجکاوی و ذهن باز به زندگی نزدیک شوید. مایل باشید باورهای خود را به چالش بکشید و تجربیات جدید را امتحان کنید. این می تواند به معنای یادگیری یک زبان جدید، آموختن یک ساز موسیقی یا کاوش در فرهنگ متفاوت از طریق سفر باشد.

با افرادی که دیدگاه های متفاوتی با شما دارند وارد بحث شوید. با پذیرش یادگیری مادام‌العمر، ذهن خود را تیز نگه می‌دارید، سازگاری خود را افزایش می‌دهید و به یافتن منابع جدید رضایت در طول زندگی خود ادامه می‌دهید.

کلام پایانی

این ده درس بیانگر بینش هایی است که بسیاری از مردان در اواخر زندگی به آنها دست می یابند، مردان اغلب پس از سال ها پایبندی به مفاهیم سنتی موفقیت و مردانگی. با درونی کردن این درس‌ها، می‌توانند زندگی متعادل‌تری داشته باشند.

توجه به این نکته مهم است که استفاده از این اصول هرگز دیر نیست. چه در دهه ۲۰ و چه ۶۰ سالگی، همیشه جایی برای رشد، تغییر و پیشرفت وجود دارد.

به زندگی خود فکر کنید و زمینه هایی را که می توانید این درس ها را به کار ببرید، شناسایی کنید. از کوچک شروع کنید، با خودتان صبور باشید و به رشد شخصی خود متعهد بمانید. با انجام این کار، در مسیر بهتری خواهید بود.

منبع
خبرنامه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا