کنترل خشم در زندگی مشترک را یاد بگیرید
اگر نمیتوانید خشم خود را کنترل کنید وسر هر مسئلهای سریع خشمگین میشوید خواندن مطلب زیر را برایتان توصیه میکنیم.
صبح بخیر _ اگر نمیتوانید خشم خود را کنترل کنید وسر هر مسئلهای سریع خشمگین میشوید خواندن مطلب زیر را برایتان توصیه میکنیم.
خشم با پرخاشگری فرق دارد خشم یک هیجان است، که افراد آن را دارند؛ لذا خود خشم رفتار بدی نیست ما هم خشم سالم داریم هم خشم ناسالم. موردی که نباید در زندگی مشترک باشد خشم ناسالم است که به صورت پرخاشگری خودش را بروز میدهد.
خیلی وقتها ممکن است خودمان متوجه عصبانیت و رفتار بدمان با دیگران نباشیم و این حس را داشته باشیم هر کسی یک مدل رفتاری دارد من هم این شکلی هستم، اما اگر خشم خود را کنترل نکنیم چه اتفاق و پیامدهای بدی منتظر زندگی ما است؟ «دکتر علی بورقانی کارشناس خانواده، مدس و مولف» در توضیح این مسئله چنین میگوید:
ابتداییترین اثر خشم در زندگی افراد این است که حرمتها شکسته میشود، دوم اینکه انس و آرامش زندگی مشترک از زوجین گرفته میشود، سوم رابطهی عاطفی میان زوجین کمرنگتر میشود، چهارم باعث تنش بین فرزندان و والدین میشود، وقتی پدر و مادر عصبانی هستند بچهها نمیتوانند با آنها ارتباط خوبی برقرار کنند در نتیجه یگانگی و مودت بینشان از بین میرود. پنجم خانوادههایی که همیشه دعوا و تنش باهم دارند الگوی رفتاری معیوب برای فرزندان خود ترسیم میکنند و فرزندشان هم به نسبت هم سن و سالان خود پرخاشگری بیشتری دارند.
انواع خشنونت در خانواده
در اینجا سوالی که مطرح است این است که خشنونت در خانواده به چه شکلهایی رواج دارد؟ این کارشناس در پاسخ چنین میگوید:
در حوزه خانواده چه ارتباط با همسر چه ارتباط با فرزندان خشونت شکلهای مختلفی میتواند داشته باشد یکی از شکلهای خشونت، خشنونت بدنی است که بدترین نوع خشنونت است و در آن به جسم طرف مقابلمان آسیب میزنیم.
دوم خشنونتی که در آن روان طرف مقابلمان را به هم میریزیم و به نحوی سواستفاده روان شناختی از طرف مقابلمان داریم.
اگر بخواهم با یک نمونه عرضم را توضیح دهم این که، فرض کنید یکی از زوجین همیشه همسرش را از نظر مالی و اقتصادی تحت فشار قرار میدهد، مثلا کنترل شدید روی دخل و خرج همسرش دارد.
برای مثال آقایی به همسرش روزانه مبلغی میدهد هر شب همسرش را مورد استنطاق قرار میدهد که «صبح من مقداری پول به تو دادهام الان چکارش کردی؟» و بعبارتی از ریال به ریال در آمد همسرش حساب میکشد یا حتی برای کوچکترین هزینههای جاری زندگی همسرش او را مورد بازخواست قرار میدهد این مسئله در مورد برخی خانمها هم صدق میکند.
البته همان طور که گفتم این فقط یک نمونه از رفتارهای معیوب است و مثالهای متعددی برای این مسئله وجود دارد.
علت خشمتان را بشناسید
مورد بعدی اینکه اصلا چرا زوجین در زندگی مشترک دچار خشم میشوند؟
این کارشناس در توضیح علتهای خشم همسران و راه حل گره گشای این مسئله چنین سرنخی به ما به میدهد.
اول اینکه زوجین اگر علتهای زود خشمگین شدن خود را بشناسند حتما بهتر میتوانند این مسئله را مدیریت کنند. بخشی از زود عصبانی شدنها به دلیل مشکلات جسمی در افراد است. معنی این حرفم این است که لزوماً هر خشم و عصبانیتی از طرف افراد به معنای تربیت نادرست او نیست و ریشه روحی روانی ندارد و جسمی است.
دوم بیشتر دعواها و درگیری و توهینها به دلیل نداشتن مهارتهای ارتباطی افراد با هم دیگر است.
سوم الگوی رفتاری خانواده آن خانم یا آقا، صحبت کردن با لحن دعوا است. وقتی فرزند در محیطی بزرگ میشود که فضای تربیتی خانه آنها دعوا نبوده و در هنگام مشکلات خانواده با گفتگو مشکل خود را حل میکردند این فرزند هم در مواقع مشکلات سعی میکند با حفظ آرامش اختلافاتش را حل کند نه داد و بیداد.
چهارم زمینههای محیطی باعث این اختلاف میشود مثلا ممکن است خانم یا آقا شاغل باشند و درگیری فکری و ذهنی زیادی بخاطر شغلشان داشته باشند. در شهرهای بزرگ و شلوغ بخاطر ترافیک افراد خیلی خسته میشوند و این باعث میشود آستانه صبرشان پایین بیاید.
راهکارهای پیشگیری از خشم
اما راهکارهای پیشگیری از خشمگین شدن برای زوجین به چه نحوی باشد بهتر است؟
اول به آسیبهای خشم فکر کنند. اینکه خشم باعث میشود صمیمیت بین خانواده از بین برود و ارتباط اعضای خانواده رو به بیاعتنایی و دلسردی برود.
دوم اینکه فرزندان آسیب جدی میبینند، معمولاً فرزندانی که والدین آنها همیشه درگیر اختلاف و تنش هستند اضطراب و استرس همیشگی در وجودشان نهادینه میشود و احتمال اینکه این فرزندان در آینده ازدواجشان به مشکل برخورد بسیار بالاست، چون مهارت ارتباط درست با همسر را یاد نگرفته اند. پس در وهله اول قبل از هر واکنشی به عاقبت کارتان فکر کنید و به دنبال راهکار بهتری باشید. خانمها و آقایان بزرگوار اگر به این نکته توجه داشته باشند که هر خشمی به دنبال خود پیامدی مثل پشیمانی دارد سعی میکنند کنترل بیشتری روی خود داشته باشند.
سوم اینکه افراد باید مهارتهای حل مسئله را یاد بگیرند. برای مثال از خود بپرسند اگر من در موضوعی دچار مشکل شدم به چه روشی مشکل خود را حل کنم؟ خیلی از افرادی که همیشه به روش دعوا و زور متوسل میشوند مهارت حل مسئله ندارند.
چهارم اینکه من از موقعیتهایی که محرک خشمگین شدنم میشود دوری کنم و از بگو مگو با همسرم پرهیز کنم.
پنجم صبوری. هیچ وقت موقع عصبانیت تصمیم نگیرید، یک نکته خیلی مهمتر این است اختلافات خود را به والدین بازگو نکنید. پدر و مادر، چون فرزند خود را بسیار دوست دارند ممکن است راه حلهای احساسی به فرزندان خود پیشنهاد دهند و به جای اینکه آب را روی آتش دعوای فرزندشان بریزند، بیشتر باعث شعلهور شدنش شوند و همین طور دیدگاهشان نسبت به عروس یا دامادشان عوض شود.
ششم اینکه هنگام عصبانیت سعی کنید یک لیوان آب بنوشید یا یک آبی به صورت خود بزنید و در حدچند دقیقه موقعیت خود را تغییر دهید تا آتش خشمتان فروکش کند.
هفتم تمرکزتان روی خودتان باشد، اینکه اول بتوانید خودتان را کنترل کنید. این چنین نباشد که در حالت عصبانیت به همسرتان مدام تکرار کنید که خودت را کنترل کن ولی خودتان داد و بیداد کنید.
هشتم اینکه اشتباهات خود را بپذیرید. اگر احساس میکنید علت خشمگین شدن همسرتان شما هستید آن را بپذیرید و این تصور در شما نباشد که من به هیچ وجه اشتباه نمیکنم.
نهم اینکه حین دعوا تمام اختلافات حل شده گذشته را بازگو نکنید؛ و دهم توصیه آخر به زوجین عزیز اینکه از زندگی خود مراقبت کنید. شما با هر شخصی ازدواج کنید بالاخره عادات و رفتاری دارد که ممکن است مورد پسندتان نباشد پس سعی کنید به هم کمک کنید تا ایرادات رفتاری همدیگر را اصلاح کنید.
بیشتر بخوانید: