داستان کوتاه

معنی و داستان جالب ضرب المثل ” با همه بله، با ما هم بله؟”

صبح بخیر _ ضرب المثل ” با همه بله، با من هم بله؟” انقدر ساده و ابتدایی است که کمتر کسی فکر می‌کند که ریشه تاریخی داشته باشد. با ما همراه باشید تا داستان این ضرب‌المثل جذاب را بشنوید.

معنی ضرب المثل با همه بله، با ما هم بله؟
این ضرب المثل نشان دهنده توقع و انتظارات زیاد شخص است.

در برخی شرایط وقتی شخصی برای شخصی دیگر کاری انجام می‌دهد؛ متوقع است که طرف مقابل هم به احترام دوستی و به پاس خدمت، خواسته وی را بی چون و چرا اجرا کند. در صورتی که طرف مقابل خواسته فرد را اجرا نکند؛ به دلیل رنجش و گلایه از ضرب المثل ” با همه بله، با من هم بله؟” استفاده می‌کنند.

این مثل انقدر ساده و پیش پا افتاده بود که ما هم تصور می‌کردیم حکایت و داستانی پشت آن نباشد اما بعد از بررسی متوجه شدیم ریشه داستان به شرح زیر است.

با همه بله، با ما هم بله

هنرمند و نمایش نامه نویسی به نام مولیر که اهل فرانسه است؛ یک نمایشنامه دارد که اسم آن پیر پاتان است که توسط نصرالله احمدی و شادروان محمد ظهرالدینی با عنوان “وکیل زبردست” ترجمه شده است.

این داستان به شرح زیر است:

یک پارچه فروش به نام گیوم، ۱۲۰ راس گوسفند خرید و آن را به چوپانی به نام آنیویله می‌دهد تا برایش نگهداری کند. بعد از مدتی تاجر متوجه می‌شود که گوسفندها نه تنها زیاد نمی‌شوند؛ بلکه روز به روز کمتر می‌شوند. علت را از چوپان می‌پرسد و چوپان می‌گوید: من بی تقصیرم، گوسفندان بیمار می‌شوند و می‌میرند.

با این حال تاجر قانع نمی‌شود و تصمیم می‌گیرد یک شب در آغل گوسفندان پنهان شود تا داستان را بفهمد.

در نیمه شب، متوجه می‌شود که چوپان وارد آغل شده و گوسفندهای چاق را جدا کرده و سرشان را می‌برد و به قصاب می‌دهد و پول می‌گیرد. تاجر از آغل خارج می‌شود و چوپان را کتک می‌زند و او را تهدید به زندان می‌کند.

چوپان از ترس مجازات به وکیلی زبردستی به نام اوکاپاتلن مراجعه می‌کند و وکیل به او می‌گوید پول کافی برای حق الوکاله داری؟ چوپان می‌گوید بله.

وکیل به او می‌گوید باید سرت را ببندی و به همه بگویی که تاجر تو را زده است و زبانت بند آمده است. تو باید در جواب سوالای مردم و دادگاه، صدای گوسفند دربیاوری و در جواب هر سوالی بگویی بع! بع!

روز دادگاه فرا رسید و چوپان در پاسخ به هر سوال دادگاه صدای بع بع در می‌آورد.

وکیل گفت می‌بینید آقای قاضی موکل بیچاره من در مقابل ضربات این تاجر قدرت صحبت کردنش را از دست داده و صدای گوسفند در می‌آورد.

بعد از ساعت‌ها صحبت نهایت دادگاه رای را به نفع چوپان صادر می‌کند و تاجر محکوم می‌شود.

چوپان از دادگاه خارج شده و به خانه می‌رود. وکیل به دنبال چوپان می‌رود تا دستمزدش را بگیرد. رو به چوپان کرده و می‌گوید: دوست من دیدی این حقه و تدبیر من تو را نجات داد و تاجر را شکست دادی. چوپان در جواب می‌گوید: بع!

وکیل بار دیگر می‌گوید بع بع کردن تمام شده و می‌توانی مثل آدم حرف بزنی. چوپان مجدداً می‌گوید بع بع. وکیل می‌گوید دیگر کسی اینجا نیست. بهتره در مورد حق الوکاله حرف بزنیم و صدای گوسفند را کنار بگذاربم.

چوپان باز هم سرش را تکان می‌دهد و می‌گوید بع.

وکیل با عصبانیت می‌گوید دیگر چرا بع بع می‌کنی؟ دادگاه تمام شده است.

چوپان بع بع کنان به سمت خانه اش می‌رود و وکیل از اینکه کلاه به سرش رفته بود خیلی عصبانی می‌شود. در این میان وکیل با عصبانیت می‌گوید ” با همه بع، با ما هم بع؟” این جمله رفته رفته به صورت ضرب المثل درمی‌آید و در ایران تغییر شکل داده و به صورت”با همه بله، با ما هم بله؟” استفاده می‌شود.

بیشتر بخوانید:

ریشه و داستان ضرب‌‌المثل اشک تمساح ریختن

منبع
فرتاک نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا