روانشناسیویژه ها

دو عادت کشنده‌ای که زندگی‌مان را نابود می‌کنند

احساس بی‌معنایی و نارضایتی از زندگی، اغلب از ظرفیت‌های تحقق‌نیافته و متبلور نشده‌ای ناشی می‌شود که می‌توانستیم به جهان ارائه دهیم.

صبح بخیر _ اعمال و افکار زیادی از جمله عادات بد، کینه‌ورزی، حسادت، غرور، کمبود اعتماد به نفس و بسیاری موارد دیگر ممکن است باعث شوند زندگی‌مان بدتر شوند. با این حال، نیک کربل، روان‌شناس می‌گوید: «زمانی که تحلیل عمیق‌تری انجام دادم و جوهره‌ی این رفتارها را استخراج کردم، متوجه شدم که همه‌ی این اعمال را می‌توان به دو نکته‌ی کلیدی خلاصه کرد.» ما می‌خواهیم در این مقاله این دو نکته را با شما در میان‌ بگذاریم.

فکر می‌کنیم هیچ نقطه ضعفی نداریم

ما نقاط ضعف خود را می‌دانیم، اما روی آن‌ها کار نمی‌کنیم. به طور کلی، در مواجهه با ضعف‌های فردی افراد به دو دسته تقسیم می‌شوند. نوع اول کسانی هستند که ادعا می‌کنند هیچ ضعفی ندارند و بنابراین نیازی به کار کردن روی چیزی نمی‌بینند. در پاسخ به این افراد، فقط یک چیز برای گفتن داریم: این یک نوع خودفریبی خطرناک است.

همه با ابعادی در شخصیت‌مان داریم که نیاز به بهتر شدن دارد. ادعای بی‌عیب بودن اغلب نشانه‌ای از عدم تمایل به خوداندیشی و رشد است. این طرز فکر باعث می‌شود، تا زمانیکه احساس نکرده‌ایم که این عیب‌ها به زندگی‌مان آسیب می‌زنند، آن‌ها را نادیده بگیریم. ما معمولاً فکر می‌کنیم، «تا زمانی که این مشکل زندگی من را کاملاً خراب نکند، نیازی به رسیدگی به آن ندارم»، در حالی که فراموش می‌کنیم که مشکلات حل‌نشده با تلنگری دوباره فعال می‌شوند.

دسته دوم کسانی هستند که به ضعف‌های خود اذعان دارند، اما در مواجهه با آن‌ها تعلل می‌کنند. آن‌ها ممکن است بگویند: «بله، چیزی درون من هست که نیاز به کار دارد»، اما به دلایل مختلف، اقدام را به تأخیر می‌اندازند. بسیاری از افراد تمایل دارند که روزی از یک روان‌شناس یا مربی کمک بگیرند. این دقیقاً نشان می‌دهد که در اعماق ذهنشان می‌دانند مشکلی وجود دارد که می‌توانند روی آن کار کنند. با این حال، آن‌ها همچنان وقت خود را در تردید تلف می‌کنند و تقریباً می‌توانیم با اطمینان بگوییم که هرگز کار کردن روی خودشان را شروع نمی‌کنند.

نقاط قوت‌مان را می‌شناسیم اما روی آن‌ها کار نمی‌کنیم

روی دیگر نادیده گرفتن ضعف‌هامان، تمایل به چشم‌پوشی از نقاط قوت‌مان است. افراد زیادی را می‌شناسیم که زندگی ناخوشایندی دارند. چه چیزی آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد؟ آن‌ها هرگز تلاشی نکرده‌اند تا نقاط قوت خود را شناسایی کنند، چه برسد به اینکه با اطمینان از آن‌ها استفاده کرده و آن‌ها را بیش‌تر پرورش دهند.

احساس بی‌معنایی و نارضایتی از زندگی، اغلب از ظرفیت‌های تحقق‌نیافته و متبلور نشده‌ای ناشی می‌شود که می‌توانستیم به جهان ارائه دهیم. افرادی که زندگی خود را به سختی می‌گذرانند، غالباً کسانی هستند که پتانسیل خود را به حال خود رها می‌کنند. می‌توان گفت که آن‌ها نسبت به زندگی خود بی‌مسئولیت هستند، زیرا نتوانسته‌اند به دنیای پیرامون خود آنچه را که می‌توانستند ارائه بدهند. واقعاً، در جهان چیزهای زیادی وجود دارد که می‌توانند توسط من و شما اصلاح شوند. با این حال، ما اغلب انتخاب می‌کنیم که سکوت کنیم و از دستاوردهای بزرگی که می‌توانستیم، صرفا با تقویت نقاط قوت‌مان به جهان عرضه کنیم، دور بمانیم.

وقتی فکر می‌کنیم که «اوه، نه، نمی‌توانم برای این ترفیع درخواست کنم؛ به اندازه کافی عالی نیستم»، یا «برای این کار آماده نیستم. باید اول به آدم مهمی تبدیل شوم تا بتوانم این مسئولیت را بر عهده بگیرم»، یا «از فکر مردم درباره خودم می‌ترسم»، به مشکلات زندگی‌مان می‌افزاییم. درواقع مشکلات آگاهانه و حتی داوطلبانه و خودخواسته هستند که زندگی ما را بدتر می‌کنند.

این شکل از تفکر ما را به کجا می‌برد؟

اگر احساس می‌کنید که زندگی‌تان بدتر از آن چیزی است که باید باشد، بررسی کنید و ببینید که آیا شما همان دو چیزی که امروز توضیح دادیم را انجام می‌دهید یا نه. آیا نقاط ضعف، عادات بد، اعتیادها، اضطراب اجتماعی، حالات افسردگی، کمبود مهارت‌های ارتباطی، یا تردید درباره فکر و اندیشه دیگران شما را آزار می‌دهند؟ سپس از خودتان بپرسید که چرا این مشکلات را حل نمی‌کنم؟

علاوه بر این، بررسی کنید آیا تلاش می‌کنید نقاط قوت‌تان را توسعه بدهید یا نه. آیا شغل و یا سرگرمی‌ای که به آن علاقه‌مندید و می‌توانید در آن موفق باشید را دنبال می‌کنید؟ اگر نه، چرا؟ چرا آن‌ها را دنبال نمی‌کنید که موفق‌تر شوید؟

یا شاید فکر می‌کنید در شغل یا سرگرمی‌ای که دنبال می‌کنید تا حدی موفق بوده‌اید اما می‌دانید که ظرفیت‌تان بیش از این مقدار است. پس چرا اقدامی برای بهتر شدن در آن نمی‌کنید؟ اگر لازم است کلاس بروید، در سمینار شرکت کنید اما کاری که فکر می‌کنید می‌توانید در آن موفق‌تر شوید را انجام دهید.

بخش زیادی از نارضایتی‌های زندگی ما ناشی از اقدام‌ها یا اقدام‌نکردن‌های خودمان در زمینه رشد شخصی است. اگر احساس می‌کنید که زندگی‌تان به اندازه‌ای که باید باشد، خوب نیست، ممکن است وقت آن رسیده باشد که بر روی دو جنبه کلیدی که توصیف کردیم، تمرکز کنید.

بیشتر بخوانید:

۱۰ ترفند روزمره که زندگی شما را تغییر می‌دهند

منبع
راهنماتو

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا