برای رسیدن به آرامش و صلح درون به این ۷مورد نه بگویید
شکستخوردگان احساسی را شاید بتوان کسانی توصیف کرد که هر روز حجم زیادی از نشخوار فکری را تجربه میکنند.
صبح بخیر _ شکستخوردگان احساسی را شاید بتوان کسانی توصیف کرد که هر روز حجم زیادی از نشخوار فکری را تجربه میکنند. قدری احساس عدم راحتی آنها را به شدت عصبانی میکند و آرامش را تجربه نمیکنند.
اما میتوان به آرامش درونی رسید. اما با نسخه قبلی نه بلکه باید یک نسخه تازه از خودتان خلق کنید. بنابراین اگر میخواهید به آرامش برسید، این ۷کاری که میگوییم را سعی کنید انجام ندهید:
۱.به روابطی که دیگر هیچ نوع سودی برایتان ندارند خاتمه دهید
احتمالا اولین چیزی که به ذهنتان میرسد این است که «روابط قرار نیست در خدمت من باشند. روابط فقط روابط هستند. این طرز نگاه به رابطه خیلی معاملهگونه است.»
اما پاسخ ما این است: بستگی دارد.
همه آدمهای زندگی شما قرار نیست که ذاتا الهامبخش باشند و هر بار چیزی ارزشمند را به شما اضافه کنند. گاهی آدمها به تقلا میفتند. پای آنها به موقعیتهایی کشیده میشود که تهدید علیه اعتماد به نفسشان است. در این موقعیتها آنها نیاز به کمک دارند. در این نوع موقعیتها، آدمها خیلی کم احتمال دارد بتوانند مانند سابق به شما کمک کنند. این شما هستید که بیشتر باید به آنها کمک برسانید. اما منظور از رابطهای که به ما خدمت میکند، رابطهای است که ما غنی میسازد. یعنی فردی را عمیقا دوست دارید پس احساس میکنید این رابطه، ورای هر نوع خدمتی که به شما برساند یا نرساند، ارزشمند است و هر اتفاقی که بیفتد یا نیفتد شما از هم حمایت خواهید کرد. شما در این نوع رابطه به دنبال منفعت و آنچه به دست میآورید نیستید بلکه صرفا احساسی که در این رابطه به شما دست میدهد برایتان کفایت میکند. احتمالا در این رابطه بهترین نسخه از هویت شما بالا میآید و همین امر برای ادامه دادن به این رابطه کافی است.
حتما تاکنون شنیدهاید که ما برایند ۵نفر از نزدیکترین آدمهای زندگیمان هستیم. این تعریف به نظر منطقی میرسد. خیلی مهم است که اطرافتان را با چه کسانی پر کنید. مهم است که هر روز مغزتان را در معرض چه دادههایی قرار دهید. همه این الگوهای فکری روی احساسات و آرامش درونیتان اثر میگذارند.
اگر دوستانی دارید که مدام ناامیدتان میکنند و مدام از شما شکایت میکنند، احتمالا درباره خودتان احساس خوبی ندارید و بیشتر از آنکه درباره خودتان مثبت فکر کنید، منفی فکر میکنید. پس اولین قدم آن است که همه روابطی که دارید را دوباره ارزیابی کنید. به دنبال کسانی باشید که در شما احساس اصالت، ایمنی و رضایت ایجاد میکنند.
۲.باورهای محدودکننده
شما خودتان هستید که خودتان را محدود میکنید. باز هم عجیب به نظر میرسد؟ خوب پاسخ ما این است که باز هم بستگی دارد که چگونه به آن نگاه کنید. بله قطعا نمیتوانید یکشبه ثروتمند شوید. نمیتوانید صرفا چون آرزوه کردهاید یکشبه توانایی پرواز کردن پیدا کنید. اما در بسیاری از ابعاد زندگی این خودتان هستید که خودتان را محدود میکنید و بنابراین از اینکه به بالاترین نقطه از سطح ظرفیتتان برسید خودتان را محروم میکنید. گری هندریک، در کتاب «جهش بزرگ»، میگوید ما اغلب خودمان تانواییمان را محدود میکنیم تا از شادیمان انتقام بگیریم. مثلا اگر احساس کنیم که یک روز عالی داشتهایم، ممکن است به صورت ناخودآگاه درباره اتفاقات بعدی که ممکن است رخ دهند، نفوس بد بزنیم، و خودمان شادیمان را کم کنیم. چرا چنین است؟
خود-انتقامگیری اغلب به باورهای محدود-کننده مرتبط است که ضرورتا روایتهای غلطی هستند که ما خودمان را در درون آنها میپیچیم و بعد طوری رفتار میکنیم که تأیید کنیم همه این باورها درست هستند. مثلا ممکن است تصور کنید که هرگز نمیتوانید عشق را پیدا کنید زیرا در حالی بزرگ شدهاید که هیچ الگوی سالم عاشقانهای در اطرافتان مشاهده نکردهاید. همه در اطراف شما ازدواجهای غلط، شکستخورده، منجر به طلاق و آزارگرانه داشتهاند. پس خودتان را متقاعد میکنید که اصلا عشق وجود ندارد. پس بهتر است که همه عمر تنها بمانید. این باور به قدری در شما ریشه عمیقی پیدا میکند که حقیقتا روی همه روابط عاشقانهتان و متعاقبا روی احساس خود-ارزشمندیتان اثر میگذارد.
ممکن است سالها طول بکشد تا باورهای محدودکننده را شناسایی کنید و آنها را کنار بگذارید. اما به محض اینکه این کار را انجام بدهید، احساس رهایی و آرامش فکری پیدا میکنید.
۳.پیروزیهای کوتاهمدت را به سعادتمندی بلندمدت ترجیح ندهید
در جهان هیچکسی بدون عادات مخرب و ناسالم وجود ندارد. هیچ فردی هم نمیتواند بگوید که من هر روز هفته ۲۴ساعته همه مواردی که یک زندگی سالم نیاز دارد را رعایت میکنم. اما تلاش برای رعایت تعادل مهم است. اگر چندباری در هفته فستفود بخورید، ایرادی ندارد. اما اگر هر روز بخورید، ورزش هم نکنید، دیر هم بخوابید، سیگار هم بکشید، مدام هم در شبکههای اجتماعی بچرخید یا ویدیو گیم بازی کنید و …..آنوقت نه تنها ایراد دارد که فاجعهآمیز است.
در این وضعیت شما دارید احساس خوشحالی کوتاهمدت را جایگزین موفقیتهای بلندمدت میکنید. این عادات بد نه تنها روی جسم شما اثر منفی میگذارند بلکه به کاهش شادی، انگیزه و اعتماد به نفس در شما منجر میشوند.
۴.الگوریتمهای خطرناک و مضر رسانههای اجتماعی
درباره باورهای غلط محدودکننده درباره روابط عاشقانه صحبت کردیم، یادتان هست؟ یکی از روشهای کنار گذاشتن این باورها محدود کردن استفاده از رسانههای اجتماعی به دلیل الگوریتمهای مضر آنهاست که صرفا محتواهایی را به شما نشان میدهد که مطابق با باورهایتان هستند و باعث تقویت این باورها میشود. در حال مرور شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام واقعا نمیدانید که چه نوع ویدیوهایی ممکن است بالا بیاید. اما یکی از روشها فریب دادن الگوریتم برای نمایش محتواهایی است که میخواهید ببینید. پس صرفا ویدیوهایی که پخش کنید که میتوانند ذهنیت آرامشبخش و هماهنگ را در راستای رسیدن به اهدافتان در شما ایجاد کنند. زیر این پستها نظر بگذارید، ذخیرهشان کنید و به اشتراک بگذارید. اگر به محتواهای غلط میرسید آنها را رد کنید و نگذارید شما را در چرخه و دور باطل بیندازند.
۵.عادت مهرطلبی
نمیتوانید به جای دیگران زندگی کنید. در نظریه آسان است اما در عمل گاهی حذف مهرطلبی بسیار سخت است. اما یادتان باشد، مرز گذاشتن، نه گفتن، جنگیدن برای رسیدن به اهداف خود مقادیر زیادی از صلح و آرامش را به ارمغان میآورد. ممکن است ابتدا اذیتکننده باشد اما در درازمدت منافع زیادی دارد.
۶.فرصت دادن به ترس
مهرطلبی اغلب ریشه در ترس از درگیری دارد. با خودتان فکر میکنید صحبت کردن درباره نیازهایتان ممکن است درنهایت منجر به درگیری و دعوا شود. یا اگر درباره فلان مسئله حلنشده صحبت کنید، طرف مقابل دیگر دوستتان ندارد. اما ترس دلیل خوبی برای خارج نشدن از منطقه امن نیست. در عوض ترس به معنای غلبه است. شما درست زمانی میترسید که انتخاب میکنید فراتر از آنجایی که هستید بروید و میخواهید شجاعت و جسارت نشان دهید. ترس زمانی به دل راه پیدا میکند که به بیشترین رشد میرسید. بنابراین نترسید. به غریزهتان اهمیت بدهید.
۷.وسواس نسبت به گذشته یا آینده
اشتباهات و خطاها ما را تعریف نمیکنند. فانتزیها و رویاپردازیها درباره آینده هیچ کمکی به رسیدن به اهداف نمیکنند و صرفا زیستن در لحظه است که کمکمان میکند. خیلی وقتها آدمها صرفا به یاد آن روزهای درخشان گذشته زندگی میکنند، از تصمیمهای گذشته پشیمان هستند و به فکر آینده نیامدهاند. چندبار پیش آمده که درباره تعطیلاتی که هنوز نیامده است فکر کردهاید و ساعتها در زمان کار به پنجره خیره شدهاید و به آن فکر کردهاید؟ احتمالا آن رویاپردازیها درباره ساحل جذاب و هوای آفتابی خیلی ایدئالتر از واقعیت این تعطیلات بودند نه؟
آینده و گذشته وجود ندارند. آنها برساختهای ذهنی هستند. هر چه بیشتر روی زمان حال، آدمهای فعلی و …متمرکز باشید، آرامش و صلح درونیتان بیشتر میشود.
بیشتر بخوانید: