صبح بخیر _ بعضی روزها می توانیم بدترین منتقد خودمان باشیم. مثل این است که یک منتقد دائمی در سر شما وجود دارد که شما را به خاطر تک تک کارهایی که انجام می دهید، سرزنش می کند. آیا این مشکل را شما هم دارید؟ مرتب درگیر خودگویی های منفی هستید به حدی که گاهی مغزتان خسته می شود؟! واقعیت این است که خودگویی منفی به صورت چند جانبه به شما آسیب می رساند بنابراین اگر به دنبال درمان خودگویی هستید، اقدام درستی است! روانشناس لورن الکساندر، دارای دکترا روانشناسی، توضیح می دهد که خودگویی منفی چیست و چگونه می توان جلوی آن را گرفت.
خودگویی منفی چیست؟
ما همه انسان هستیم همه ما اشتباه می کنیم. همه ما گاهی اوقات احساس ناراحتی یا عصبانیت می کنیم. گاهی اوقات گفتن اینکه “اوه، این کارت احمقانه بود” یا “چرا این کار را کردم؟” در پاسخ به یک آشفتگی غیر معمول و خیلی بد نیست.
دکتر الکساندر می‌گوید: «اگر این چیزی است که گهگاه به خود می گویید، لزوماً تأثیر زیادی روی شما نخواهد داشت. خودگویی منفی زمانی مضر است که گفت و گو در ذهن تان دائماً منفی است، شاید بیشتر منفی تا مثبت.
نمونه هایی از خودگویی منفی
خودگویی منفی چیزی فراتر از احساس حقارت نسبت به خود است. مطمئناً، همه گاهی اوقات کمی احساس شکست می کنند – این بخشی طبیعی از زندگی است. به طور مشابه، مهم است که خودآگاه باشید و بدانید چه زمانی اشتباه می کنید.
به همین دلیل است که دکتر الکساندر خاطرنشان می کند که خودگویی منفی زمانی مضر می شود که به روش غالب صحبت با خودتان تبدیل شود.
چند نمونه از خودگویی منفی عبارتند از:
“من نمی توانم هیچ کاری را درست انجام دهم. دیگر حتی نباید تلاش کنم.»
“هیچ کس مرا دوست ندارد، من باید از تلاش برای دوست یابی دست بردارم.”
“من هیچ چیز را در مورد خودم دوست ندارم.”
“من خیلی گیج هستم.”
اگر متوجه می‌شوید که همیشه درگیر این نوع گفتگوهای درونی هستید – چه در واقع آن را با صدای بلند به اطرافیانتان بگویید یا فقط در ذهنتان – آرامش ذهنی تان به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد.
خودگویی منفی چگونه می تواند مضر باشد
نحوه صحبت ما با خود مهم است. این داستانی است که ما درباره زندگی، احساسات و تجربیات خود برای خود تعریف می کنیم. اگر خود را درگیر افکار منفی و انتقاد از خود می‌کنید، به دنبال راه‌هایی برای تغییر آن باشید.
در اینجا چند راه بسیار واقعی وجود دارد که گیر کردن در فضای نامناسب می تواند بر شما تأثیر بگذارد:
ممکن است اضطراب یا افسردگی را بدتر کند. خودگویی منفی می‌تواند پیوند مخفیانه‌ای باشد که هر گونه افسردگی یا اضطرابی را که دارید تشدید می‌کند. اگر مشکلات روحی خاصی را پشت سر می گذارید، آخرین چیزی که ذهن شما به آن نیاز دارد انتقاد مداوم است.
می تواند به رابطه شما با دیگران آسیب برساند. در حالی که صحبت کردن با عزیزانتان مهم است، خودگویی منفی می تواند باعث شود که به رابطه تان با دوستان و خانواده تان آسیب وارد کنید. اگر گفتگوی ذهن شما و دیگران منفی باشد، می تواند بر روابط شما تأثیر بگذارد.
ممکن است به عزت نفس شما آسیب برساند. ممکن است به دلیل بار بیش از حد افکار منفی در سر تان، عزت نفس پایینی داشته باشید. هرچه بیشتر خود را بخاطر انجام ندادن کارها به درستی مورد انتقاد قرار دهید، اعتماد به نفس کمتری برای تلاش دوباره خواهید داشت.
درمان خودگوییمنفی به چه صورت است؟
از خود بپرسید: “آیا این چیزهای منفی را در مورد نزدیکترین دوستانم می گویم؟”
احتمالا نه. بنابراین، باید یاد بگیرید که چگونه با همان مراقبت و احترام ملایمی که با عزیزانتان رفتار می کنید، با خودتان رفتار کنید. اما چگونه می توان چرخه انتقاد از خود را شکست؟ ترک عادت سخت است زیرا شخصی که بیشترین زمان را با او می گذرانید خودتان هستید. اما راه هایی برای شکستن چرخه تفکر منفی وجود دارد.
در اینجا چند راه برای مقابله با خودگویی منفی وجود دارد:
تفکر خنثی را امتحان کنید
ممکن است فکر کنید که پادزهر عالی برای خودگویی منفی، خودگویی مثبت است. اما این ممکن است برای برخی افراد یک جهش بسیار بزرگ باشد. حقیقت این است که کلید مهربان‌تر بودن با خود لزوماً نیازی به تحسین و تمجید از خود ندارد – به خصوص اگر احساس صمیمیت نداشته باشید.
دکتر الکساندر می گوید: «احتمالاً در ابتدا خیلی طبیعی به نظر نمی رسد. برای همین او توصیه می کند افکار خود را خنثی کنید. آنها را از حالت بسیار منفی به یک نسخه واقعی تر و متعادل تر از آنچه فکر می کنید، تبدیل کنید.
او این مثال را ارائه می دهد تا نشان دهد چگونه می توان افکار ما را تحریف کرد:
پی برده اید که در یک آزمون شکست خورده اید و احتمالا این را می گویید: “من در این آزمون مردود شدم. من نمی توانم هیچ کاری را درست انجام دهم. من در همه چیز شکست خواهم خورد حتی تلاش هم فایده ای ندارد.»
اما باید به جای آن بگویید: برای من اشکالی ندارد که از رد شدن در آزمون ناامید باشم. در چیزهای دیگر که خوب هستم و می توانم راه هایی برای جلوگیری از این اتفاق در آینده بیابم.”
دکتر الکساندر می افزاید: “سپس، همانطور که تمرین می کنید، می توانید شروع به انتخاب تفکر مثبت تری کنید. می توانید برخی از ویژگی های مثبت خود را برجسته کنید، کارهایی که به درستی انجام می دهید. «و سپس، به آرامی اما مطمئن شروع به کاشتن سبک متفاوتی از تفکر کنید. مطمئناً زمان می برد.»
تکرار، تکرار، تکرار
بهترین راه برای ایجاد عادات سالم از طریق تکرار است. اما عادت ها یک شبه تغییر نمی کنند.
دکتر الکساندر اطمینان می دهد: «آنچه بارها و بارها تکرار می شود در نهایت در ذهن شما جا می افتد. افکار منفی هم در وهله اول همین شکلی به این جایگاه رسیدند. شما آنها را بارها و بارها تکرار می کنید.” در عوض، سعی کنید افکار متعادل تری را برای جایگزینی افکار منفی تکرار کنید.
نوشتن افکار واقع بینانه یا مثبت نیز می تواند به کنترل افکارتان کمک کند. هر چیزی که به ایجاد یک روایت جدید در ذهن شما کمک کند، می تواند افکار منفی را فیلتر کند.
درمان خودگویی منفی: آن را یک محرک مثبت ندانید
همه ما اهمیت خود انضباطی و فروتنی را می دانیم. اما لازم نیست در این فرآیند نسبت به خودتان بد باشید. در واقع، خودگویی منفی می تواند چیزی باشد که شما را از موفقیت بیشتر باز می دارد.
در واقع خودگویی منفی مداوم باعث نمی شود شما خودآگاه تر شوید یا به شما کمک نمی کند که کارها را سریعتر یا بهتر انجام دهید. دکتر الکساندر توضیح می‌دهد: «وقتی در مورد کسی صحبت می‌کنیم که فقط بار سنگینی روی ذهن مان دارد و مملو از خودگویی منفی است، دقیقاً تاثیر برعکس دارد. به جای روسن سدن ذهن مان در مورد آن شخص «احساسات منفی بیشتری ایجاد می شود.»
مهربان بودن با خود گاهی اوقات دشوار است. زندگی می تواند ضرباتی را به سمت ما بزند که ممکن است انتظار نداشته باشیم، و ما اغلب مستقیماً به سراغ سرزنش خودمان می رویم. در حالی که این طبیعی است که هر چند وقت یکبار چنین احساسی داشته باشید، یک جریان بی پایان از افکار منفی نسبت به خودتان می تواند بسیار سریع سمی شود. اما خبر خوب این است که می توانید این افکار را از طریق تمرین و اطمینان از خود بازگویی کنید.
بیشتر بخوانید:
