داستان کوتاه

اصطلاح خدا خر رو شناخت بهش شاخ نداد

چقدر با ضرب المثل های فارسی آشنایی دارید و آن‌ها را به کار می‌برید؟ کشور ما از وسعت زیاد و فرهنگ عامه قوی برخوردار است و به همین دلیل برای هر موضوعی شاید ده‌ها ضرب المثل داشته باشیم.

صبح بخیر _ چقدر با ضرب المثل های فارسی آشنایی دارید و آن‌ها را به کار می‌برید؟ کشور ما از وسعت زیاد و فرهنگ عامه قوی برخوردار است و به همین دلیل برای هر موضوعی شاید ده‌ها ضرب المثل داشته باشیم. در ادامه با اصطلاح خدا خر رو شناخت شاخش نداد همراه باشید.

بعضی اوقات دیده اید خر آرام می ایستد و سرش پایین است ولی اگر کسی کنارش باشد چنان جفتکی می اندازد که فقط از چنین خری این کار بر می آید!

حال، همین خر که جفتک می اندازد اگر شاخ هم داشت وضعش چگونه بود؟ قطعا باید از او دوری می کردیم چرا که با خری مواجه می شدیم که دست کمی از گاو نداشت. خلاصه اینکه این قضیه را ضرب المثلی کرده اند و به کسانی که لیاقت نعمت جدید را نداشته باشند به کار می برند.

– این حکایت در مورد کسانی گفته می شود که چنانچه قدرت داشت باشند امنیت را از مردم می گرفتند.

– یا فردی که قابلیت و لیاقت نعمتی از نعمت های خداوند را ندارد برای همین از آن محروم است چون که اگر آن نعمت را می داشت از آن سوءِ استفاده می کرد.

-خلاصه اینکه این موضوع را ضرب المثلی کرده اند و به افرادی که لیاقت نعمت جدید را نداشته باشند به کار می برند.

– یعنی با سابقه خرابی که دارد، همان بهتر که شرایطش درست نشود.

– به آدم ضعیفی می گویند که چنانچه قدرت داشت، روزگار دیگران را سیاه می کرد یا آدم فقیری که اگر پول داشت هیچ کس را نمی شناخت حتی خدا را.

– این حکایت در پاسخ به رفتار آدم های کوتاه فکر و یا همان ندید بَدید خودمان استفاده می شود، چون این رفتارها در لحظات گذرا و سریع که نعمتی به آنها میرسد آشکار می شود.

بیشتر بخوانید:

حکایت سلطان محمود و پیرمرد خارکن

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا