داستان کوتاه

ریشه ضرب المثل چوبکاری نفرمایید

صبح بخیر  _در گذشته افراد خطاکار را به نسبت گناهانشان تنبیه می‌کردند. چوبکاری نوعی تنبیه این افراد بود که گفته می‌شود قدمت آن به زمان خلقت انسان بازمی‌گردد. در آن زمان‌ها به دلیل اینکه علم پیشرفت نکرده بود و ابزار تنبیه وجود نداشت، از چوب درختان برای مجازات انسان‌های خلافکار استفاده می‌کردند. بچه‌هایی که کارهای بد انجام می‌دادند و شیطنت می‌کردند نیز با ترکه‌های چوب به دست‌ها و پاهایشان می‌زدند.

مجازات چوبکاری رفته ‌رفته رونق و پیشرفت چشم‌گیری کرد. در آن دوران اگر فردی گناه یا خطایی انجام می‌داد که مستحق اعدام بود، وی را به کمر روی زمین می‌خواباندند و با ترکه‌های چوب انار که خیلی محکم و سفت بود به شکمش می‌زدند. این کار را آنقدر انجام می‌دادند که در داخل بدن، روده‌هایش از هم گسسته می‌شد و فرد خلافکار به شکل خیلی وحشتناکی جانش را از دست می‌داد.

اما اگر فردی ناخواسته و یا از روی نادانی خطایی را انجام می‌داد که به تشخیص قاضی مجازاتش اعدام نبود، وی را به مقداری پول جریمه کرده و یا با ترکه او را تنبیه می‌کردند. معمولا بزرگان ارتش و انسان‌های مهم را این‌گونه مجازات می‌کردند تا هم درس عبرتی برای خود و هم برای دیگران باشد و دیگر خطایی از آن‌ها سر نزند.

طبق تحقیقان کارشناسان، چوبکاری در زمان حکومت فتحعلی شاه قاجار به‌وجود آمد و تا زمان فرمانروایی ناصرالدین شاه ادامه داشت. گویا میرزا تقی‌خان امیرکبیر از ناصرالدین شاه می‌خواهد که اجازه دهد شاهزاده‌ها، فرمانده‌هان و قاضیانی که وظایف خود را به درستی انجام نمی‌دهند را با چوب درختان تنبیه کند. با این کار دولت‌مردان و فرماندهان ارتش تمام فکر و قدرت خود را روی شغل خود متمرکز می‌کردند تا به بهترین شکل انجام وظیفه کنند.

این مجازات به تدریج به صورت ضرب‌المثل در بین مردم ایران رواج پیدا کرد و “چوبکاری نفرمایید” یعنی خجل و شرمنده نفرمایید. چوبکاری به معنی خجالت زده کردن کسی بواسطه نیکی و احسان بیش از حد به او به کار می رود و یا پذیرایی و محبت به کسی که نسبت به تو نیکی نکرده است، و خجالت زده کردن او از این طریق است.

 

بیشتر بخوانید:

حکایت کوتاه کیسه طلا

منبع
یوتاب

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا