داستان کوتاهویژه ها

جملاتی از نویسندگان بزرگ روس آنتوان چخوف

آنتون پاولاویچ چِخوف پزشک، داستان‌نویس، طنزنویس و نمایش‌نامه‌نویس برجسته روس بود.

آنتوان چخوف کیست؟
آنتون پاولاویچ چِخوف پزشک، داستان‌نویس، طنزنویس و نمایش‌نامه‌نویس برجسته روس بود. هرچند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۶۰ اثر ادبی آفرید. او را بهترین و مهم‌ترین داستان کوتاه‌نویس برمی‌شمارند و در زمینه نمایش‌نامه‌نویسی نیز آثار برجسته‌ای از خود به‌جا گذاشته‌است. چخوف در ۴۴ سالگی بر اثر بیماری سل درگذشت.

جملاتی از آنتوان چخوف بزرگ
من ولی، خودم را نمی‌فهمم. گاهی خلقم تنگ است، گاهی بی‌تفاوت. خجالتی هستم، به خودم شک دارم، ترسو هستم و برایم غیرممکن است خودم را با زندگی وفق دهم و اداره‌اش کنم. یکی اهل مزخرف‌گویی است و یکی اهل کلاه‌برداری و درعین‌حال چنان زنده‌دل، من اما اگر موقعیت‌اش پیش بیاید، آگاهانه کار خیر می‌کنم و از انجامش فقط احساس آشفتگی و بی‌تفاوتی بهم دست می‌دهد. برای تمام این حالتم، گاوریلیچ، این توضیح را دارم که من یک برده هستم، نوه‌ی یک برده. پیش از این‌که ما سگ‌های بیچاره پلّه‌های ترقّی را بالا برویم، بسیاری از ما نابود می‌شویم!» یارتسف آهی کشید و پاسخ داد: «همه‌ی این‌ها درست و خوب، عزیزم. ولی همین، یک بار دیگر نشان می‌دهد که زندگیِ روسی چقدر غنی و متنوع است. آخ، چقدر غنی؛ می‌دانید، روز به روز بیشتر متقاعد می‌شوم که ما در روزهای پیش از بزرگ‌ترین پیروزی زندگی می‌کنیم و من می‌خواهم آن روز را به چشم خودم ببینم و خودم همراه آن پیروزی باشم. چه باور کنید، چه نکنید، ولی به‌نظر من، نسل فوق‌العاده‌ای در حال رشد است. هنگامی که به بچه‌ها تدریس می‌کنم، به خصوص به دختران، لذّت می‌برم. بچه‌های خارق‌العاده

……..

به نظر من زن همه چیز ماست! بدون زن، دنیا هیچ فرقی با ویلون‌زن بدون ویلون، مگسک بدون تفنگ یا سوپاپ بدون قره‌ نی نداشت … ما به جرات می‌تونیم بگیم که هیچ مساعده‌ای برامون جای زن رو نمی‌تونه بگیره. از آقایون شاعر سوال می‌کنم: چه کسی الهام‌بخش شما بود در اون شب‌های دلنشین مهتابی … شما چی آقایون طنزپرداز؟ آیا واقعا موافق نیستید که بدون حضور زن‌ها، داستان‌های شما نه‌ دهم جذابیت خودشون رو از دست می‌دادن؟ مگه بهترین لطیفه‌ها اونهایی نیستن که همه نمک‌شون توی دم دراز و فنر دامن‌ها مخفی شده؟ … به آقایون نقاش هم دیگه نیازی نیست یادآوری کنم که خیلی از آنها فقط به این دلیل اینجا نشستن که بلدن خانم ها رو تصویر کنن…!

 

………

بیرون زمستان است. برف زیادی باریده است. هرچند که دارد آب می‌شود.

بدونِ تو همه‌چیز تهی و کسالت‌بار است.

……..

مردم باید از هر نظر زیبا باشن

در چهره خود

در نحوه لباس پوشیدن

در افکار و درون خود

………

فقط در زمان‌ های سخته

که مردم می‌ فهمن چقدر سخته

که بر احساسات و افکار خود مسلط باشی

……..

زندگی همین است

به یک گل میماند

که شاد و خندان توی چمن شکفته میشه

یک بز سر می‌ رسد

می‌ بلعدش و همه چیز تمام می‌ شود!

……..

کارهای احمقانه انجام دهید

حماقت بسیار حیاتی تر و سالم تر از تلاش ما

برای رسیدن به یک زندگی معنا دارست

……..

بیا زندگی کنیم

خورشید روزی دو بار طلوع نمی‌ کنه

ما هم دو بار به دنیا نمیایم

……..

ترسیدن از عشق یعنی ترسیدن از زندگی

و کسانی که از زندگی می‌ ترسن

تا کنون هفت کفن پوسانده‌ ان

……..

کسی که چیزی نمیخواد

به هیچ چیز امیدوار نیست

و از هیچ چیز نمی ترسه

هرگز نمی تونه هنرمند باشه

……..

احمق به کسانی گفته میشه

که برای اثبات گفته‌ هایشان هیچ مدرکی ارائه نمی‌ کنن

اما برای زیر سوال بردن دیگران

از آن ها مدرک طلب می‌ کنن

……..

هیچ نیمه ی گمشده ای وجود نداره

تنها چیزی که وجود داره

تکه هایی از زمانه که در اونها

ما با کسی حال خوشی داریم

حالا ممکنه سه دقیقه باشه

دو روز، پنج سال یا همه ی عمر

 

بیشتر بخوانید:

شاعرانه امشب به قصه دل من گوش میکنی

منبع
روزانه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا